برای آشنایی با انواع قید های (adverbs) زبان انگلیسی زبان آموزان عزیز مطلب زیر را بخوانید.
قید های (adverbs) زمان در زبان انگلیسی
قید های زمان (adverbs of time) در زبان انگلیسی زمان وقوع و یا انجام دادن فعل را بیان می کند. موقعیت آن در ابتدا یا انتهای جمله است و اگر در ابتدای جمله بیاید برای تاکید است. برخی از قید های زمان عبارتند از :
قبلا، پیش از این | Already |
پس از آن | afterwards |
همیشه | always |
بلافاصله. مستقیما | immediately |
ماه گذشته | last month |
اکنون | now |
به زودی | soon |
سپس | then |
دیروز | yesterday |
مثال
He didn’t go to work yesterday.
دیروز سر کار نرفت. yesterday به معنی دیروز قید زمان جمله است. اصولا قید ها در جمله قابل حذف شدن است.
Last week, we were in the meeting.
هفته گذشته در جلسه بودیم. last week به معنی هفته گذشته قید زمان ما در این جمله است.
قید های مکان (adverbs of place)
قید مکان (adverb of place) : مکان وقوع یا انجام دادن فعل را بیان می کند. موقعیت آن بعد از فعل ، مفعول یا انتهای جمله است. برخی از قید های مکان عبارتند از :
در بالا
below
زیر ، پایین
here
اینجا
outside
خارج از
over there
در آنجا
there
آنجا
زیر
upstairs
طبقه بالا
مثال :
They can’t stop here for dinner.
آنها نمی توانند برای شام اینجا توقف کنند. به نظر شما کدام کلمه قید مکان است؟ بله درست است با توجه به معنی و جدول بالا here به معنی اینجا قید مکان جمله است.
قید های حالت در زبان انگلیسی
قید های حالت (adverbs of manner) در زبان انگلیسی چگونگی رخ دادن و اتفاق افتادن فعل را بیان می کند. بیشتر این قید ها به ly ختم می شوند و برخی هم نیز بدون ly هستند. برخی از این قید ها در جدول زیر آورده شده است.
به خوبی | well |
به سختی | hard |
به سرعت | fast |
به آرامی | slowly |
به سرعت | quickly |
به طور بلند | loudly |
به خوشحالی | happily |
My friend was badly injured in the fight.
دوستم در درگیری به شدت مجروح شد.
قید های مقدار
قید مقدار (adverb of degree) : میزان یا سطح وقوع یا انجام دادن فعل را بیان می کند. برخی از قید های مقدار عبارتند از :
تقریبا | Almost |
تاحدی | nearly |
کاملا | quite |
واقعا | really |
زیاد | so |
بیش از اندازه | too |
خیلی | very |
He is driving too fast.
او خیلی سریع رانندگی می کند.
کنسرت خیلی خوب پیش رفت.
Her daughter is quite fat for her age.
دخترش نسبت به سنش خیلی چاق است.
It was too dark for us in the kitchen.
در آشپزخانه برای ما خیلی تاریک بود.
قید تکرار
قید تکرار (adverb of frequency) : تکرار وقوع و یا انجام دادن فعل را بیان می کند. برخی از قید های تکرار عبارتند از :
از نو ، دوباره | Again |
همیشه | always |
مکررا | frequently |
بطور کلی | generally |
به ندرت | hardly ever |
هرگز | never |
گاه و بیگاه | occasionally |
اغلب | often |
به ندرت | rarely |
به ندرت | seldom |
گاهی اوقات | sometimes |
دوبار | twice |
معمولا | usually |
هفتگی | weekly |
the tablets should be taken twice a day.
قرص ها باید دو بار در روز مصرف شوند.
Women usually live longer than men.
زنان معمولا بیشتر از مردان عمر می کنند.