در این مطلب گرامر قید های تکرار (adverbs of Frequency) در انگلیسی را به شما آموزش خواهیم داد.
تعریف قید تکرار در زبان انگلیسی
قید های تکرار در گرامر زبان انگلیسی همان قید های زمان هستند که به این سوال ها پاسخ می دهند. هر چند وقت یکبار (How often) یا (How frequently) پاسخ می دهند. به مثال های زیر توجه کنید.
1 : daily, weekly, yearly
2 : often, sometimes, rarely
دسته اول به معنی روزانه ، هفتگی و سالانه است. تکرار آن ها معین است. مثلا ما می دانیم این کار را هفتگی یا سالانه انجام می دهیم. دسته دوم قید های تکرار در زبان انگلیسی به معنی اغلب ، گاهی اوقات و به ندرت است دقیقا میزان تکرار آن مشخص نیست. پس به طور کلی قید های تکرار را به دو دسته قید های تکرار معین و نامعین تقسیم بندی می کنند.
قید تکرار معین
قید های تکرار معین در گرامر زبان انگلیسی معمولا در انتهای جمله قرار می گیرند. در زیر برخی از این قید ها آورده شده است.
hourly, daily, weekly, monthly, yearly
ساعتی، روزانه، هفتگی، ماهانه، سالانه
every second, once a minute, twice a year
هر ثانیه، یک بار در دقیقه، دو بار در سال
once, twice, once or twice, three times
یک بار، دو بار، یک یا دو بار، سه بار
حال در ادامه قید های تکرار معین را در قالب جمله ببینید.
Most companies pay taxes yearly.
اکثر شرکت ها سالانه مالیات می پردازند.
The manager checks the toilets every hour.
مدیر هر ساعت توالت ها را چک می کند.
The directors meet weekly to review progress.
مدیران هر هفته برای بررسی پیشرفت جلسه ملاقات می کنند.
گاهی اوقات برای تاکید بیشتر قید های تکرار در ابتدا جمله قرار می دهند.
Every day, more than five thousand people die on our roads.
هر روز بیش از پنج هزار نفر در جاده های ما جان خود را از دست می دهند.
قید تکرار نامعین
قید های تکرار نامعین معمولا در میانه جمله قرار می گیرند. به طور کلی قید های تکرار در شکل زیر نشان داده شده است. قید های تکرار با توجه به میزان انجام فعل از 0 تا 100% تقسیم بندی کردند. never به معنی هرگز صفر در صد و always به معنی همیشه 100 در صد است.
قبل از فعل اصلی
بیشتر اوقات قید های تکرار نامعین قبل از فعل اصلی قرار می گیرند.
We usually go shopping on Saturday.
ما معمولا شنبه میریم خرید. فعل اصلی این جمله go shopping است که usually قبل از آن آمده است.
من اغلب این کار را انجام داده ام.
She is always late.
او همیشه دیر می آید.
ابتدا و انتهای جمله
گاهی اوقات often, frequently و usually در ابتدا یا انتهای جمله قرار می گیرند
Sometimes they come and stay with us.
گاهی می آیند و پیش ما می مانند.
من گاهی اوقات تنیس بازی می کنم.
Rarely و seldom هم می توانند به همراه very در انتهای جمله قرار بگیرند.
We see them rarely.
ما به ندرت آنها را می بینیم.
John eats meat very seldom.
جان خیلی به ندرت گوشت می خورد.
نوشته های زیر را نیز بخوانید
مکالمه در مورد انواع قید تکرار در زبان انگلیسی
Person 1: Do you like to read?
Person 2: I usually read for pleasure. I often read before bed, and I sometimes read during my lunch break.
Person 1: What kind of books do you like to read?
Person 2: I usually read fiction, but I sometimes read nonfiction. I rarely read poetry, but I always enjoy a good mystery.
Person 1: What is your favorite book?
Person 2: That’s a tough question! I have so many favorites. But if I had to choose one, I would say my favorite book is “The Hitchhiker’s Guide to the Galaxy” by Douglas Adams. I always laugh when I read it, and it often makes me think about the universe in a new way.
Person 1: I’ve heard good things about that book. I’ll have to check it out.
Person 2: I highly recommend it!
