آموزش غذا ها (foods) به زبان انگلیسی

آموزش غذا ها (foods) به زبان انگلیسی با ترجمه و معنی فارسی در این نوشته به زبان آموزان ارائه می شود.

خوردن و لذت بردن از یک وعده غذا با هم این فرصت را فراهم می کند تا به زبان انگلیسی صحبت کنید و لذت ببرید. پخت و پز ، سفارش غذا و یا درست کردن آن امری ضروری در زبان انگلیسی است. پس برای صحبت کردن در مورد غذا ، پختن غذا و موارد دیگر باید کلمات و لغات زیادی را یاد بگیرید. یک راه خوب برای یادگیری واژگان غذا ایجاد لیستی از آن ها به صورت یکجا می باشد.

برای شروع لیستی برخی از واژگان غذا در زیر ارائه شده است. سعی کنید کلمات را روی یک برگه کاغذ کپی کنید و در طول روز از آنها استفاده کنید. این کار باعث می شود شما لغات جدید را بیاموزید و به فهرست واژگان خود اضافه کنید. سپس سعی کنید در مورد غذا صحبت کنید.

معلمان و اساتید زبان انگلیسی می توانند این کلمات را کپی کنند و برای استفاده در کلاس به عنوان تمرین واژگان غذایی برای کمک به زبان آموزان در شروع گفتگو بسیار مهم است. این کلمات را سعی کنید در قالب جمله و مکالمه استفاده کنید.

لیست انواع غذا به انگلیسی

در این بخش انواع غذا و اسامی آن ها در زبان انگلیسی با ترجمه فارسی آورده شده است.

غلات

rice

برنج

Add rice to the pan and also fish sauce, lemon juice and salt and pepper to taste.

برنج و همچنین سس ماهی، آبلیمو و نمک و فلفل را به تابه اضافه کنید.

oats

جو

wheat and oats ripened in the sun.

گندم و جو در آفتاب رسیده است.

bulgur

بلغور

wheat

گندم

bread

نان

toast

نان تست

millet

ارزن

buckwheat

گندم سیاه

مثال در جمله

Add rice to the pan and also fish sauce, lemon juice, and salt and pepper to taste.

برنج و همچنین سس ماهی، آبلیمو و نمک و فلفل را به تابه اضافه کنید.

 Wheat and oats ripened in the sun.

گندم و جو در آفتاب رسیده بودند.

Would you like some bread with your soup?

با سوپت نان میخواهی؟

گوشت و مرغ

beef

گوشت گاو

chicken

مرغ

pork

گوشت خوک

salmon

ماهی سالمون

trout

ماهی قزل آلا

lamb

گوشت بره

buffalo

گوشت گاو

sardines

ساردین

herring

شاه ماهی

We never buy cheap frozen chicken.

ما هرگز مرغ منجمد ارزان نمی خریم.

It adds a characteristic flavor to a range of savory dishes, from pizza to pork chops.

طعم خاصی را به طیف وسیعی از غذاهای خوش طعم، از پیتزا گرفته تا گوشت خوک، اضافه می کند.

We have both dairy and beef cattle on the farm.

ما در مزرعه هم گاوهای شیری داریم و هم گاوهای گوشتی.

غذاهای دریایی

lobsters

خرچنگ ها

Personally, I would need a lobster or two.

من شخصاً به یک یا دو خرچنگ نیاز دارم.

crabs

خرچنگ ها

shrimps

میگوها

I can even find potted shrimps when the wind’s in the right direction.

حتی وقتی باد در جهت درست باشد میگوهای گلدانی پیدا می کنم.

oyster

صدف خوراکی

If we eat out my favorite meal is oysters and caviar followed by asparagus with melted butter.

اگر بیرون غذا بخوریم غذای مورد علاقه من صدف و خاویار است و سپس مارچوبه با کره آب شده.

snails

حلزون ها

clam

گوشت صدف

cuttlefish

کاسه ماهی

octopus

هشت پا (اختاپوس)

fish

ماهی

You need a sharp knife to fillet fish.

برای فیله کردن ماهی به یک چاقوی تیز نیاز دارید.

mussel

صدف

scallop

گوش ماهی

squid

ماهی مرکب

غذاهای آماده

hamburger

همبرگر

Could you pick up a pound of hamburger on your way home?

آیا می توانید یک پوند همبرگر در راه خانه بردارید؟

cheeseburger

چیزبرگر

I was eating a White cheeseburger.

داشتم یک چیزبرگر سفید می خوردم.

sandwich

ساندویچ

milkshake

میک شیک

muffin

کیک مافین

hot dog

هات داگ

He bought a hot dog and had it covered with all the fixings. 

او یک هات داگ خرید و آن را با تمام وسایل و لوازم آن پوشاند.

fried chicken

مرغ سرخ شده

There is a smell of fried chicken in this room.

در این اتاق بوی مرغ سرخ شده می آید.

donuts

دونات

pizza

پیتزا

She cancelled her order for a pizza.

او سفارش خود را برای یک پیتزا لغو کرد.

sausage

سوسیس

pancake

کلوچه

bacon

بیکن

noddle

رشته فرنگی

دسته بندی کلی غذا ها به انگلیسی

در این بخش دسته کلی غذا ها به انگلیسی با معنی فارسی آورده شده است.

vegetables

سبزی ها

fruits

میوه ها

grains, beans, nuts

غلات، لوبیا، آجیل

meat and poultry

گوشت و مرغ

fish and seafood

ماهی و غذای دریایی

dairy food

غذای روزانه

مکالمه در مورد غذا به زبان انگلیسی

مکالمه زیر یک گفتگو درباره غذا را به زبان انگلیسی نشان می‌دهد:

Person A: What’s your favorite type of cuisine?

Person B: I absolutely love Italian food. The flavors and variety of pasta, pizzas, and sauces are simply amazing. How about you?

Person A: I’m a big fan of Asian cuisine, especially Thai food. The combination of sweet, sour, and spicy flavors in dishes like Pad Thai and Green Curry is incredibly delicious.

Person B: That sounds fantastic! I’ve always wanted to try authentic Thai food. Do you have any recommendations for a good Thai restaurant in town?

Person A: Sure, there’s a great Thai restaurant called “Spice Thai” downtown. They serve authentic Thai dishes and the ambiance there is really nice too.

Person B: Awesome! I’ll definitely check it out. By the way, have you ever tried Middle Eastern cuisine?

Person A: Yes, I have. I enjoy Middle Eastern food as well. The hummus, falafel, and kebabs are some of my favorites. The use of spices and herbs in their dishes is really flavorful.

Person B: I completely agree. Middle Eastern cuisine has such a rich and distinct taste. I should explore more restaurants in our area that serve that type of food.

Person A: Absolutely! There’s a great Lebanese restaurant called “Cedar’s Delight” nearby. Their Shawarma wraps are incredible, and they have a wide selection of mezze too.

Person B: That sounds amazing. I’ll add it to my list. It’s always exciting to discover new culinary experiences.

در این مکالمه، دو نفر درباره سبک های غذایی مختلف صحبت می‌کنند و تجربیات و سلیقه‌هایشان درباره غذا را به اشتراک می‌گذارند.

توصیف غذا ها (foods) به زبان انگلیسی

در این بخش غذاها (food) به زبان انگلیسی با ترجمه فارسی توصیف می شود.

It looks terrific.

 خوب به نظر می رسد.

 It smells terrible.

 مزه بدی دارد.

 It smells like chicken.

 بویی شبیه به مرغ دارد.

 It tastes like chicken.

 مزه شبیه به مرغ دارد.

 It looks like chicken.

 شبیه به مرغ به نظر می رسد.

 It tastes sweat.

 مزه شیرین دارد.

 It tastes spicy.

 مزه تندی دارد.

 It tastes salty.

 مزه شوری دارد.

 It tastes sour.

 مزه ترش دارد.

 It is soft.

 نرم است.

 It is hard.

 سخت است.

 It is chewy.

 جویدنی است.

 It is crunchy.

 غذا ترد است.

it is tender.

غذا ترد و نرم است.

a recipe for tomato soup

دستور پخت (طرز تهیه) سوپ گوجه فرنگی

Combine all the ingredients in a large bowl.

تمام مواد را در یک کاسه بزرگ با هم ترکیب کنید.

نوشته های زیر را نیز بخوانید

جملات کاربردی غذا در زبان انگلیسی

در این بخش برخی از جمله های کاربردی با موضوع غذا (foods) به زبان انگلیسی با ترجمه فارسی آورده شده است.

 I’ve been cutting back.

 من مقدار آن را کاهش دادم.

 I am watching my weight now.

 من مراقب وزن خودم هستم.

 I am a vegetarianism.

 من گیاه خوار هستم.

 turn down chocolate.

 کاهش دادن شکلات

 It is not a problem.

 این مشکل نیست.

 I have to admit.

 من باید این شرایط را بپذیرم.

help yourself.

 از خودتان پذیرایی کنید.

I couldn’t resist.

 من نمی تونم تحمل کنم.

Didn’t you tell me you were avoiding sweet?

 به من نگفته بودی که شیرینی نمی خوری؟

that sounds delicious.

خوشمزه به نظر می رسد.

My favorite food is …

غذای مورد علاقه من …. است.

there is good restaurant nearby.   

یک رستوران خوب در این نزدیکی ها است.

what are you in the mood for?   

تو چه حسی هستی؟ چه کاری دوست داری انجام بدی؟

could you recommend me a good restaurant?

می تونی یک رستوران خوب به من پیشنهاد بدین؟

I’ll have the pasta for my main course, please.

من یک پاستا برای وعده غذایی اصلی می خواهم، لطفا.

it comes with soup or salad?

با سوپ یا سالاد سرو می شود؟

what does my main course come with?

غذای اصلی با چه چیزی سرو می شود؟

there ‘s tomato soup or chicken soup.

سوپ گوجه یا سوپ مرغ وجود دارد.

anything to drink?

چیزی برای نوشیدن داری؟

we ‘re ready to order.

ما آماده سفارش هستیم.

this isn’t what i ordered.

این آن چیزی نیست که من سفارش دادم.

there ‘s …….. on the menu.

بر روی منیو … وجود دارد.

i ‘d like to start with ……

من دوست دارم با ….. شروع کنم.

bon appetite

نوش جان

the food was incredible.

غذا خیلی خوب بود.

ترکیب های مختلف غذا ها (foods)

در این بخش ترکیب های مختلف غذا (foods) برای مهارت گفتاری در زبان انگلیسی بسیار کاربرد دارد. من پشنهاد می کنم ترکیب های غذا یا همان collocations را حتما بخوانید چون برای حرفه ای کردن مهارت گفتاری خیلی کاربرد دارد.

good/excellent food

غذای خوب

delicious/tasty food

غذای خوشمزه

fresh food

غذای تازه

healthy food

غذای سالم

nourishing/nutritious food

غذای مغذی

simple food

غذای ساده

spicy food

غذای تند

hot food

غذای داغ

cold food

غذای سرد

Italian/French food

غذای ایتالیایی/فرانسوی

junk food

مواد غذایی غیر مغذی

Fatty food

غذای چرب

starchy food

غذای نشاسته دار

have/eat food

غذا خوردن

cook/prepared food

غذا آماده کردن

serve food

غذا سرو کردن

enjoy your food

از غذا لذت بردن

chew food

غذا را جویدن

a food supply

منبع غذایی

food production

فرآیند تولید غذا

swallow food

بلعیدن غذا

اگر شما هم در مورد غذا ها (foods) به زبان انگلیسی مطلبی دارید می توانید در بخش دیدگاه ها بیان کنید.

4 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0