مهارت شنیداری زبان انگلیسی پدر و مادر من (my parents)

در اینجا مهارت شنیداری زبان انگلیسی با موضوع پدر و مادر من (my parents) برای زبان آموزان آورده شده است.

بخش اول

در این بخش مهارت شنیداری زبان انگلیسی وضوع پدر و مادر من (my parents) آورده شده است.

has-text-align-left" dir="ltr">My parents live in England, and I live in Canada. I don’t see them often. They used to come and visit on a plane, and we would pick them up at Toronto airport. But now they are older and say the flight is too long for them.  I went to visit them last year, with my son, their grandson. They live by the ocean, and we could hear the sound of the waves through the bedroom window and see the blue water of the English channel.

پدر و مادرم در انگلستان زندگی می کنند و من در کانادا زندگی می کنم. من اغلب آنها را نمی بینم. آنها با هواپیما می آمدند و بازدید می کردند و ما آنها را در فرودگاه تورنتو می بردیم. اما حالا بزرگتر شده اند و می گویند پرواز برایشان خیلی طولانی است. من سال گذشته با پسرم، نوه آنها به دیدار آنها رفتم. آنها در کنار اقیانوس زندگی می کنند و ما می توانستیم صدای امواج را از پنجره اتاق خواب بشنویم و آب آبی کانال انگلیسی را ببینیم.

بخش دوم

در این بخش ادامه مهارت شنیداری زبان انگلیسی وضوع پدر و مادر من (my parents) آورده شده است.

There is an island with a castle on top in the bay. We walked many times on the beach and picked up pebbles and feathers. We visited the island and walked up the steep hill to the castle.  My mother likes to cook. She makes delicious cakes and pies. We went for a hike and picked wild blackberries. She made them into a pie that smelled so good coming out of the oven and tasted so good on our plates. She has many cookbooks with recipes from all over the world and likes to try new things.

یک جزیره با یک قلعه در بالای خلیج وجود دارد. بارها در ساحل قدم زدیم و سنگریزه ها و پرها را برداشتیم. از جزیره دیدن کردیم و از تپه شیب دار به سمت قلعه رفتیم. مادرم آشپزی را دوست دارد. او کیک ها و کلوچه های پای خوشمزه درست می کند. برای پیاده روی رفتیم و توت سیاه وحشی چیدیم. او آنها را به شکل پایی درست کرد که بوی بسیار خوبی از اجاق بیرون می آمد و در بشقاب های ما طعم خوبی داشت. او کتاب های آشپزی زیادی با دستور پخت غذا از سراسر جهان دارد و دوست دارد چیزهای جدید را امتحان کند.

مهارت شنیداری زبان انگلیسی پدر و مادر من (my parents)

بخش سوم

در این بخش ادامه مهارت شنیداری زبان انگلیسی وضوع پدر و مادر من (my parents) آورده شده است.

She can make pastry very easily and rolls it with a rolling pin quickly. When I tried to make the pastry, it sticks to the rolling pin, it has holes at the bottom of the pie, and it tastes like a rock! Her pastry is crisp and tender.  My father likes to garden. He grows lettuce, carrots, potatoes, tomatoes, cucumbers, and many flowers. When my mother was very ill last year, she had to stay in bed. He planted roses outside her bedroom window, so she could open the curtains and see them. Their house has a small room with windows all around, and they plant seeds there in winter in small pots.

او می تواند خیلی راحت شیرینی درست کند و سریع آن را با وردنه می پیچد. وقتی میخواستم شیرینی رو درست کنم به وردنه میچسبه ته پای سوراخ داره و مزه سنگ میده! شیرینی او ترد و لطیف است. پدرم دوست دارد باغبانی کند.

او کاهو، هویج، سیب زمینی، گوجه فرنگی، خیار و گل های زیادی می کارد. وقتی مادرم پارسال خیلی بیمار بود، مجبور شد در رختخواب بماند. بیرون پنجره اتاق خوابش گل رز کاشت تا پرده ها را باز کند و ببیند. خانه آنها اتاق کوچکی دارد که دور تا دور پنجره دارد و در زمستان در گلدان های کوچک آنجا بذر می کارند.

بخش چهارم

در این بخش ادامه مهارت شنیداری زبان انگلیسی وضوع پدر و مادر من (my parents) آورده شده است.

The warmth from the sun makes the seeds grow, and in spring they are a good size to be planted outside.  In the house beside them and in the house in front of them, there are older ladies whose husbands have died. These ladies do not drive, so my father takes my mother and the two ladies to the town for shopping every week. He helps one find her groceries because she cannot see well.

گرمای خورشید باعث رشد بذرها می شود و در بهار اندازه مناسبی برای کاشت در بیرون می باشد. در خانه کنار آنها و در خانه روبروی آنها خانم های بزرگتری هستند که شوهرانشان فوت کرده اند. این خانم ها رانندگی نمی کنند، بنابراین پدرم هر هفته مادرم و دو خانم را برای خرید به شهر می برد. او به یکی کمک می کند تا مواد غذایی او را پیدا کند، زیرا او خوب نمی بیند.

بخش پنجم

در این بخش ادامه مهارت شنیداری زبان انگلیسی وضوع پدر و مادر من (my parents) آورده شده است.

He helps her take tapes of books from the library so she can listen to books instead of reading them because of her eyes. He helps them cut their grass and fix anything that is broken in the house.  
I am very proud of my parents; they are over eighty years old and often hurt when they move around. But still, they help other people, and they help each other. They have been married for over fifty years, but still, my father loves my mother enough to plant roses for her to cheer her up when she was ill.

او به او کمک می کند تا نوارهای کتاب را از کتابخانه بردارد تا بتواند به خاطر چشمانش به جای خواندن کتاب به آنها گوش دهد. او به آنها کمک می کند علف هایشان را بریده و هر چیزی که در خانه شکسته است را تعمیر کنند.
من به پدر و مادرم بسیار افتخار می کنم. آنها بیش از هشتاد سال سن دارند و اغلب هنگام حرکت در اطراف آسیب می بینند. اما با این حال، آنها به دیگران کمک می کنند و به یکدیگر کمک می کنند. آنها بیش از پنجاه سال است که ازدواج کرده اند، اما هنوز هم، پدرم آنقدر مادرم را دوست دارد که برای او گل رز بکارد تا در هنگام بیماری او را شاد کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0