ده جمله و اصطلاح کاربردی بیان نگرانی به زبان انگلیسی

در زبان انگلیسی، بیان نگرانی و ابراز احساسات نگرانی می‌تواند در مواقع مختلفی از جمله در مکالمات روزمره، مکاتبات رسمی و حتی در متن‌های رسانه‌ای مورد استفاده قرار بگیرد. در این مقاله، به معرفی ۱۰ جمله و اصطلاح کاربردی برای بیان نگرانی در زبان انگلیسی می‌پردازیم. همچنین ترجمه و توضیح معنی هر جمله و اصطلاح نیز ارائه می‌دهیم.

نگرانی به زبان انگلیسی بخش اول

1 – I’m (so) worried about you.

من خیلی نگرانت هستم. worry نگران بودن معنی میدهد.

2 – You’ve really got no need to worry about your weight.

I’m afraid that I can’t accept this job.

متاسفانه من نمی توانم این شغل را بپذیرم. accept به معنی پذیرفتن است.

3 – I can’t help thinking about you.

نمی توانم در مورد تو فکر نکنم. somebody can’t help (doing) something (کاری که انجام دادن آن دست افراد نباشد)

She couldn’t help it if she was being irrational.

اگر غیر منطقی بود نمی توانست کمک کند.

نوشته های زیر را نیز بخوانید

4 – I can’t stop thinking about it.

نمی توانم در موردش فکر نکنم.

5 – I’ve been worried sick about you.

من خیلی نگران شما بودم. be worried sick/be sick with worry خیلی نگران کسی بودن معنی میدهد.

Why didn’t you tell me you were coming home late?

I’ve been worried sick!

چرا به من نگفتی که دیر به خانه می آمدی؟

من خیلی نگران شدم.

بخش دوم اصطلاحات نگرانی

در این پست جمله ها و اصطلاح های 6 تا 10 بیان نگرانی در زبان انگلیسی توضیح داده شده است.

6 – It’s been keeping me awake at night.

این باعث شده که من تا صبح بیدار باشم. awake به معنی بیدار است.

I hope he’s awake now.

امیدوارم که او اکنون بیدار باشد.

7 – I’m scared stiff / to death that…

من خیلی می ترسم.

8 – I’m really nervous.

من خیلی نگرانم. یک جمله کاربردی در بیان نگرانی در زبان انگلیسی است. nervous به معنی نگران است.

She was so nervous about her exams that she couldn’t sleep.

او از امتحاناتش چنان عصبی بود که خوابش نمی برد.

9 – I’ve got butterflies in my stomach.

من نگران هستم. یک جمله و اصطلاح کاربردی در بیان نگرانی در زبان انگلیسی است.

10 – I’m absolutely dreading

من کاملا نگران هستم.

کلمه های زیر که معنی نگرانی در زبان انگلیسی دارند:

worry

You should discuss your worries with your parents.

شما باید نگرانی های خود را با والدین خود در میان بگذارید.

concern

One concern is the effects of these chemicals on the environment.

یکی از نگرانی ها اثرات این مواد شیمیایی بر محیط زیست است.

cares

A holiday would give them chance to forget about all their cares.

تعطیلات به آنها این فرصت را می دهد که همه نگرانی های خود را فراموش کنند.

مثال های بیشتر در مورد نگرانی

I’m really worried about the current state of the economy.
I’m feeling anxious about my upcoming job interview.
I’m afraid that I won’t be able to meet the deadline.
I’m troubled by the rising crime rate in our city.
I’m uneasy about the health of my elderly parents.
I’m not sure how to handle the conflict between my coworkers.
This is really bothering me because I don’t know how to fix it.
I can’t stop thinking about the possibility of losing my job.
It’s weighing heavily on my mind because I haven’t heard from my friend in a long time.

به شدت نگران وضعیت اقتصادی کنونی هستم.
احساس نگرانی درباره مصاحبه کاری آتی خود دارم.
می‌ترسم که نتوانم به موعد تعیین‌شده رسیدگی کنم.
این موضوع برایم ناراحت‌کننده است چون نرخ جرم‌آوری شهر ما در حال افزایش است.
احساس ناامنی درباره سلامتی پدر و مادر سالخورده‌ام دارم.
نمی‌دانم چگونه با تنش بین همکارانم برخورد کنم.
این مشکل واقعاً من را نگران کرده است چون نمی‌دانم چگونه آن را حل کنم.
نمی‌توانم از احتمال از دست دادن شغلم فکر کردن را بگذارم.
این مسئله به‌شدت بر دوش من است چون مدت طولانی است که از دوستم خبری ندارم.

به شدت نگران … هستم به انگلیسی؟

I’m really concerned about…
I’m really worried about…

این موضوع برایم ناراحت‌کننده است. به انگلیسی؟

This is really bothering me…

احساس ناامنی درباره … دارم. به انگلیسی؟

I’m feeling anxious about…

نمی‌دانم چگونه با … رفتار کنم. به انگلیسی؟

I’m not sure how to handle…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0