کارهای انجام شده در مسافرت (travel) به زبان انگلیسی

در این نوشته برخی از کارهای انجام شده در مسافرت (travel) به زبان انگلیسی را توضیح خواهیم داد.

فعالیت های مسافرت (travel) در زبان انگلیسی

take pictures

عکس گرفتن

visit the place

بازدید از مکان

ride a boat on the Seine

قایق سواری در رودخانه سن

go shopping

خرید کردن

explore the ruins of Coliseum

کشف ویرانه های کولوسئوم

explore a beautiful beach

کشف سواحل زیبا

swim in a pool

شنا کردن در استخر

lie in the sun

دراز کشیدن در آفتاب – حمام آفتاب گرفتن

eat in the restaurant

خوردن در رستوران

watch a movies/show

فیلم یا تئاتر تماشا کردن

go dancing

رقص کردن

go windsurfing

موج سواری کردن

go Snorkeling

غواصی کردن

go sightseeing

رفتن و دیدن مناظر دیدنی

try Indian food

غذای هندی را امتحان کردن

take a tour of the town of London

تور مسافرتی به شهر لندن

climb the mountain

از کوه بالا رفتن

کارهای انجام شده در مسافرت (travel) به زبان انگلیسی
Young woman at the airport checking for the flight

جملات کاربردی در مورد مسافرت (travel)

When did you get back?

کی شما بر می گردین؟

Did you have a good time?

آیا شما اوقات خوشی داشتین ؟

I really need a vacation!

من واقعا به تعطیلات نیاز دارم

That is my kind of vacation.

من واقعا به تعطیلات نیاز دارم

Welcome back!

خوش آمدی! خوش برگشتی

How was the flight?

پرواز چه طور بود؟

I can’t wait for the next vacation.

من نمی تونم تا تعطیلات بدی منتظر بمونم.

I am on the way to the airport.

من در مسیر فرودگاه هستم (من دارم می رم فرودگاه)

I am flying back home.

من دارم برمی گردم.

I am flying back home.

من دارم برمی گردم.

I stay in hotel.

من در هتل اقامت دارم

صفاتی کاربردی برای مسافرت به انگلیسی

It was so comfortable.

مسافرت خیلی راحت بود

It was really boring.

مسافرت واقعا خسته کننده بود

It was relaxing.

مسافرت آرامش بخش بود.

It was exciting.

مسافرت هیجان انگیز بود.

It was interesting.

مسافرت جالبی بود.

It was unusual.

مسافرت غیر عادی (عجیب و غریب) بود.

It was pretty scary.

مسافرت ترسناکی بود.

It was rather short.

مسافرت کوتاهی بود.

It was very long.

مسافرت بسیار طولانی بود.

The safari was fascinating.

مسافرت به آفریقا خیلی جالب بود

The ski was thrilling.

اسکی سواری جالب و هیجان انگیز بود.

The ski-dive was freighting.

سقوط آزاد خیلی ترسناک بود.

The food was disgusting.

غذاها نامطلوب بود.

It was so comfortable.

مسافرت خیلی راحت بود.

انواع بلیط در زبان انگلیسی

a one-way ticket

یک بلیط یکسره

 a round-trip ticket

بلیط رفت و برگشت

a direct flight

یک پرواز مستقیم

a non-stop flight

پرواز بدون توقف

خدمات مسافرت (travel) به زبان انگلیسی

a rental car

ماشین کرایه ای

a taxi

یک تاکسی

a limo/limousine

یک لیموزین

a hotel reservation

رزرو هتل

اطلاعات شرکت هواپیمایی مسافران

depart

عازم سفر شدن

arrive

رسیدن

take off

اوج گرفتن هواپیما

land

فرود آمدن

go through security

گذر از قسمت امنیتی

the gate

دروازه

an agent

نماینده

a passenger

مسافر

the departure lounge

سالن خروج

جمله های کاربردی زبان انگلیسی در مورد مشکلات مسافرت

the flight is delayed.

 پرواز تاخیر دارد.

the flight is overbooked.

پرواز بیش از ظرفیت بلیط رزو کرده است.

the flight is canceled.

پرواز لغو شد.

we had an accident.

ما تصادف کردیم.

we had mechanical problems.

ما مشکل فنی داشتیم.

we got seasick/carsick/airsick.

ما دریازده/ماشین زده/هواپیمازده شدیم.

we missed our train.

ما از قطار جا ماندیم.

we got bumped from the flight.

ما در پواز چاله های هوایی داشتیم.

وسایل نقلیه برای مسافرت (travel)

car

ماشین

taxi

تاکسی

motorcycle

موتور سیکلت

truck

کامیون

train

قطار

airplane

هواپیما

helicopter

هلیکوپتر

subway

مترو

bus

اتوبوس

bicycle

دوچرخه

cruise

کشتی تفریحی

jet

جت

tent

چادر مسافرتی

van

ون

ship

کشتی

carriage

کالسکه

balloon

بالون

boat

قایق 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0