در اینجا قصد داریم برای تقویت مهارت شنیداری زبان انگلیسی زبان آموزان با موضوع شهر کوچک (small town) آموزش دهیم.
has-text-align-center">
بخش اول متن انگلیسی
در بخش اول متن انگلیسی برای تقویت مهارت شنیداری با موضوع شهر کوچک آورده شده است.
I grew up in a small town. There were only about two thousand people who lived in the town where I grew up. When a town is very small, it is also called a village. My village was surrounded by many farms and many lakes. The house where my family lived was near the middle of the town. On the street where we lived, most of the houses were similar in size, but many of them had different shapes and different colors. Each house was surrounded by a yard, where people grew their lawn and their garden.
Often, I would walk from my house to the downtown part of the village. “Downtown” is the area where the stores and shops of a town are located. Because I lived in a small town, it was a short walk to the downtown area. Along the main street, there were several different kinds of stores. Some stores sold food, some stores sold clothing, and some stores sold hardware (or building supplies).
بخش اول متن فارسی
در بخش اول متن فارسی برای تقویت مهارت شنیداری با موضوع شهر کوچک آورده شده است.
من در یک شهر کوچک بزرگ شدم. تنها دو هزار نفر در شهری که من در آن بزرگ شده بودم زندگی می کردند. وقتی شهری بسیار کوچک است ، به آن روستا نیز می گویند. روستای من توسط مزارع و دریاچه های زیادی احاطه شده بود. خانه ای که خانواده ام در آن زندگی می کردند نزدیک وسط شهر بود. در خیابانی که ما زندگی می کردیم ، اکثر خانه ها از نظر اندازه شبیه هم بودند ، اما بسیاری از آنها شکل ها و رنگ های متفاوتی داشتند. هر خانه با حیاطی احاطه شده بود که مردم چمنزار و باغ خود را در آنجا پرورش می دادند.
اغلب ، من از خانه به بخش مرکزی شهر می رفتم. “مرکز شهر” منطقه ای است که فروشگاه ها و مغازه های یک شهر در آن قرار دارند. از آنجا که من در یک شهر کوچک زندگی می کردم ، فاصله کمی تا مرکز شهر داشتم. در امتداد خیابان اصلی ، چندین نوع فروشگاه مختلف وجود داشت. برخی از فروشگاه ها غذا می فروختند ، برخی فروشگاه ها لباس می فروختند و برخی فروشگاه ها سخت افزار (یا لوازم ساختمان) می فروختند.
بخش دوم متن انگلیسی
در بخش دوم متن انگلیسی برای تقویت مهارت شنیداری با موضوع شهر کوچک آورده شده است.
It was also a short walk to the schools in my town. When I went to elementary school, it would take about ten minutes to walk to the school. Some of my friends lived on the same street where I lived. Sometimes, we walked to school together. During the summer months, many people came from the big city to visit our village.
The people liked to get away from the busy streets of the city. They enjoyed the quietness and the slow pace of village life. They also liked to spend their vacations near the lakes that were near the village. People from the city often said that people who live in villages seemed very friendly. When I grew up, I left my village, and I went to work in a larger town. But sometimes I like to go back and visit the place where I grew up.
بخش دوم متن فارسی
در بخش دوم متن فارسی برای تقویت مهارت شنیداری با موضوع شهر کوچک آورده شده است.
همچنین در شهر من پیاده روی کوتاهی تا مدارس بود. وقتی به دبستان می رفتم ، حدود ده دقیقه پیاده روی به مدرسه طول می کشید. برخی از دوستان من در همان خیابان محل زندگی من زندگی می کردند. گاهی با هم به مدرسه می رفتیم. در ماه های تابستان ، افراد زیادی از شهر بزرگ برای بازدید از روستای ما می آمدند.
مردم دوست داشتند از خیابان های شلوغ شهر دور شوند. آنها از سکوت و سرعت کند زندگی روستا لذت می بردند. آنها همچنین دوست داشتند تعطیلات خود را در نزدیکی دریاچه هایی که در نزدیکی روستا بودند بگذرانند. مردم شهر اغلب می گفتند افرادی که در روستاها زندگی می کنند بسیار دوستانه به نظر می رسند. وقتی بزرگ شدم ، روستای خود را ترک کردم و به کار در شهر بزرگتری رفتم. اما گاهی اوقات دوست دارم برگردم و از جایی که در آن بزرگ شده ام دیدن کنم.
