آموزش مهارت شنیداری زبان انگلیسی دانشگاه (university)

در اینجا آموزش آنلاین آموزش مهارت شنیداری زبان انگلیسی با موضوع دانشگاه (university) آورده شده است.

بخش اول

در این بخش آموزش مهارت شنیداری زبان انگلیسی با موضوع دانشگاه (university) آورده شده است.

 

has-text-align-left" dir="ltr"> It’s time to sign up for school. This year Natalie is going to Brock University. She has never been to university before. She is a little bit scared. She hopes she meets nice, new friends. Natalie stood in line to get her picture taken. The picture was put on a card. The card was her picture ID (identification). She would use this card if she needed to buy books from the school bookstore; if she wanted to get a book from the library; or if she wanted to use the pool!  

زمان ثبت نام در مدرسه فرا رسیده است. امسال ناتالی به دانشگاه بروک می رود. او قبلاً هرگز به دانشگاه نرفته بود. او کمی ترسیده است. او امیدوار است با دوستان خوب و جدیدی آشنا شود. ناتالی برای گرفتن عکس در صف ایستاد. عکس روی کارت گذاشته شد. کارت شناسه تصویر او (شناسنامه) بود. در صورت نیاز به خرید کتاب از کتابفروشی مدرسه . اگر بخواهد کتابی از کتابخانه بگیرد ؛ یا اگر می خواست از استخر استفاده کند، از این کارت استفاده می کند.

آموزش مهارت شنیداری زبان انگلیسی دانشگاه (university)

بخش دوم

در این بخش ادامه آموزش مهارت شنیداری زبان انگلیسی با موضوع دانشگاه (university) آورده شده است.


After all of the signing up and money was paid, Natalie went out to lunch with her mother.  “Mom, I’m kind of scared about going to school. I’m going to be the youngest kid there. I don’t know how to take notes. The teachers might be mean….”, Natalie rambled on. Her mom just calmed her down and said, “Take one day at a time, Natalie. Worry only about today.” “Hmmm. You’re right, Mom. Thanks!”  
Natalie was very scared on the first day of school. She made sure she had all of the books she needed and lots of pens, pencils and erasers. She walked into the front of the building and went on her way to try and find her classroom.  

پس از ثبت نام و پرداخت پول ، ناتالی برای ناهار با مادرش بیرون رفت. “مامان ، من از رفتن به مدرسه می ترسم. من کوچکترین بچه ای در آنجا خواهم بود. من نمی دانم چگونه یادداشت برداری کنم. معلمان ممکن است بدبین باشند …” ، ناتالی با خشم گفت. مادرش فقط او را آرام کرد و گفت: “ناتالی به جای نگرانی از آینده با مشکلات روزمره خود مواجه شو ، فقط نگران امروز باش”. “هوم ، راست میگی مامان. ممنون!” ناتالی در روز اول مدرسه بسیار ترسیده بود. او مطمئن شد که همه کتابهای مورد نیاز خود را دارد و تعداد زیادی خودکار ، مداد و پاک کن دارد. او وارد ساختمان شد و به راه خود ادامه داد تا کلاس درس خود را پیدا کند.

بخش سوم

در این بخش ادامه آموزش مهارت شنیداری زبان انگلیسی با موضوع دانشگاه (university) آورده شده است.


Natalie got through her classes and met a lot of new people, nice people. Her classes seemed to go by really fast, and the day went by even faster.  When Natalie got home she was so excited. She told her mom that classes weren’t all that scary; the students and the teachers weren’t scary either! Natalie knew that the school work would be hard, but she felt good about the people she had met that day. She knew she’d have a good year.

ناتالی کلاسهای خود را گذراند و با افراد جدید و افراد خوب ملاقات کرد. به نظر می رسید که کلاسهای او واقعاً سریع می گذرد و روز حتی سریعتر می گذرد. وقتی ناتالی به خانه رسید بسیار هیجان زده بود. او به مادرش گفت که کلاسها آنقدرها هم ترسناک نیستند. دانش آموزان و معلمان نیز ترسناک نبودند! ناتالی می دانست که کار مدرسه سخت خواهد بود ، اما از افرادی که آن روز با آنها ملاقات کرده بود احساس خوبی داشت. او می دانست که سال خوبی خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0