در این نوشته اصطلاحات زبان انگلیسی در مورد کامپیوتر (computer) و جمله های کاربردی توضیح داده شده است.
قطعات کامپیوتر (computer) در زبان انگلیسی
a monitor
مانیتور
a keyboard
صفحه کلید
a mouse
یک موس
a touchpad
پد لمسی
CD-ROM
سی دی رام
printer
پرینتر
Cable
کابل
graphics
گرافیک
memory
حافظه
monitor
مانیتور
network
شبکه
جمله های زبان انگلیسی با موضوع کامپیوتر (computer)
i am fooling around my laptop.
من دارم با لپ تابم ور می رم (وقت می گذارم).
Am I interrupting you?
آیا من برای شما مزاحمت ایجاد کردم؟
Paul and I take instant message.
من و پول به یکدیگر از طریق مسنجر پیام می دهیم.
When I try to go my email , nothing happens.
وقتی من می رم ایمیلم را چک کنم وارد نمی شوم یا هیچ اتفاقی نمی افتد.
sometimes rebooting take care of it.
گاهی اوقات راه اندازی مجدد سیستم مشکل را حل می کند.
Could you take a look at this?
می شه به این یه نگاهی بندازی؟
مشکل چیه؟
why don’t you try restarting?
چرا ریستار کردن را امتحان نمی کنی؟
I’ll give restarting a try.
من ریستار کردن را امتحان می کنم.
i’ll get a new monitor.
من یک مانیتور جدید خواهم خرید.
اصطلاحات انگلیسی کامپیوتر computer
Pull-down menu
منو پایین رونده
Toolbar
نوار ابزار
The cursor
مکان نما
The scroll bar
نوار اسکرول
Open a file
باز کردن فایل
Save a file
ذخیره کردن
Print a file
پرینت فایل
Cut text
بریدن متن
Copy text
کپی کردن متن
Paste text
چسباندن متن
Click on an icon
کلیک کردن بر روی آیکون
Select/highlight text
انتخاب یک متن
Scroll up
اسکرول به بالا
Scroll down
اسکرول به پایین
Attach a file
ضمیمه کردن فایل
Upload a file
آپلود فایل
Download a file
دانلود فایل
Surf the net
جستجو در اینترنت
Join an online group
عضو گروه آنلاین شدند
Post a message
ارسال مسیج
مشکلات کامپیوتر (computer)
The computer crashed.
کامپیوتر کار نمی کند.
The screen froze
صفحه نمایش قفل کرده
The printer won’t print
پرینتر پرینت نمی گیرد
The file won’t open
فایل باز نمی کند
The scanner didn’t work.
اسکنر کار نمی کند.
Nothing happen
هیچ اتفاقی نیفتاده