کارل گوستاو یونگ ( Carl Gustav Jung ) روانپزشک و فیلسوف شهیر سوئیسی است.
آثار هنری با رویکرد گوستاو یونگ به دو دسته تقسیم می شوند. روانشناسانه و دیده ورانه. آثار روانشناسانه در حیطه علم روانشناسی قابل توضیح هستند.
این آثار مواد اصلی خود را از قلمرو گسترده تجربه آگاهانه انسان به دست می آورند. یونگ بخش نخست فاوست گوته را از این دسته آثار می داند. زیرا با خواندن آن به انگیزه های اصلی کنش و رخداده پی می بریم . چنین آثاری پرسشی را در ما بر می انگیزد. او تعداد بی شماری از رمانها و منظومه های اخلاقی را از این دست می داند. آثار دیده ورانه آثاری هستند که در حیطه روانشناسی قابل بررسی نیستند. در این آثار تجربه خاصی بیان شده و درونمایه ای غیر آشنا و گوهرشان بر بیگانگی استوار است. آنها راز ناگشودتی و برگرفته از اعماق ناشناخته طبیعت و روان انسان هستند. این آثار موجب هراس و شگفتی می شوند، پرسش برانگیز و نیازمند تفسیر و تاویل اند. نمونه های یونگ در مورد چنین آثاری بخش دوم فاوست، کمدی الهی دانته، اپراهای واگنر، تریستان و ایزولده و پارسیفال است. او این آثار را محصول فرد نمی داندبلکه ناشی از تجربه ازلی و ناخودآگاهی جمعی که زمان آن فراتر از زندگی هنرمند است.
مکتب سوررئالیسم در هنر و ادبیات علاوه بر فروید (رویای شب و رویای روز ) از یونگ (ناخودآگاه جمعی،کهن الگوها و نمادها) نیز تاثیر پذیرفت. از جمله نقاشان این سبک که با دیدگاه روانکاوی یونگ مطابقت بیشتری دارد. رنه مگریت نقاش سوررئالیسم است. در آثار این هنرمند ما عموما با نمادهای رویا گونه ای مواجه می شویم که نیازمند تاویل و تفسیر و بیان کننده سویه های تجربه کلی و همگانی انسان هستند.
آنیلا یافه از شاگردان یونگ در مقاله ای با عنوان نماد گرایی در هنرهای تجسمی کهن الگوهای به کار رفته در هنر را به سه نماد تقسیم می کند. سنگ، حیوان و دایره. هر یک از این نمادها از نخستین دوران تا به امروز جلوه های ناخودآگاهی هستند. در جوامع بدوی و کهن حتی سنگ تراش نخورده نمادی والا و به منزله جایگاه روح محسوب می شد. در تمدنهای اولیه از سنگ به عنوان سنگ گور، تعیین مرز یا اشیاء گرنقدر مذهبی استفاده می کردند. همه اینها به مثابه شکل ابتدایی پیکر تراشی و نخستین کوشش ها برای بیان قدرت سنگ محسوب می شد.
Select your comment provider from settings.