نقد معنایی و محتوایی

نقد معنایی و محتوایی در شیوه نقد معنایی و محتوایی منطقه بیشتر به محتوای اثر توجه دارد تا به فنون مختلف هنری و یا ترفند های هنرمندانه درک و شکافتن محتوا و سبب پی بردن به معنا می شود معنا در واقع بدن اثر یعنی بخشی از اثر هنری است که ملموس نیست و در پس شکل ها و رنگ ها و ترکیب بندی پنهان است باید دانست که موضوع یک اثر هنری با محتوا و معنا فرق بسیار دارد موضوع کلید باز کردن درهای درک محتوا است و درک محتوا مخاطب را به مفاهیم و معانی پنهانی اثر تا نمایی می کند در آثار تصویری که موضوع اثر یک داستان یا یک روایت تاریخی یا ادبی و یا صحنه هایی از زندگانی روزمره است محتوا صریح و آشکار است لیک معلوم نیست معنا هم به همان صراحت و آشکارایی باشد.
چه بسا معنا در ترکیبی از تصاویر که حالت نمادین دارند پنهان باشد این روشی است که هنر مذهبی گوتیک از آن استفاده کرده است در این صورت موضوع بسیار آشکار است مثلا مریم را در حال خواندن تورات نشان می دهد و فرشته ای جبرئیل در برابر او زانو زده است و خبر باردار شدنش به ایثار را می دهد اما معنا در نمادهاست اول فانوس شمعدان ظرف آب آیینه و غیر هر کدام نمادی است از معنایی مذهبی ویژه و عرفانی که باید با آنها آگاه بود تا تصویر ساده که یک فرشته به یک زن است را درک کرد نقد محتوایی می‌تواند به اثر تصویری ارتباطی نداشته باشد یعنی یک اثر تدریجی و انتزاعی نیز دارای محتوای است که با ظاهر اثر که ترکیبی خوشایند از شکل ها و رنگ ها متفاوت است این وظیفه معتقد است که محتوا را از فراسوی شکل ها و رنگ ها آشکار کند و به فهم مخاطب اثر کمک نماید نقد محتوایی بیشتر در آثار تجریدی واس نمادگرایی سمبولیسم مطرح است.

Select your comment provider from settings.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0