داوری هم همچون تفسیر به همان اندازه که اجتماعی است باید شخصی باشد.
ما در پی آثاری می گردیم که به گمان خود ما خوشایند باشد هیچ گاه نمی خواهیم با چشمان بسته آثاری را بپذیریم که به صورت سنتی از نسلهای پیشین به ما رسیده است بلکه ترجیح می دهیم خودمان آنها را بررسی کنیم و بنا بر ضوابط خودمان به آنها رتبه خوب یا بد ببخشیم .به دنبال آثاری میگردیم که برای شخص ما الهام بخش است و همچنین در پی این هستیم که بدانیم چرا اثری به گمان دیگران ارزشمند شناخته شده است؟
داوری باید به جای شخص منتقد درباره اثر هنری باشد.
داوری آدمها تا جایی ارزش دارد که ما را در باره اثر و چرایی اهمیت داوری درباره آن آگاه کنند ما تلاش میکنیم تا دلایلی بیابیم که به وضوح با اثر در ارتباط باشد و ما را با آن آگاه سازد. داوری که بیشتر درباره مخاطب اثر هنری سخن میگوید و تنها اندکی به خود اثر می پردازند به هیچ وجه نقد موجهی به شمار نمی آید هر چند ممکن است برای شناخت شخص منتقد به کار آید. به اشتراک گذاشتن تاریخ زندگی منتقد بیشتر به گفتگوهایی خارج از دایره ی نقد هنری دامن میزند.
داوری باید اصلاح پذیر و قابل بازبینی باشد.
بیشتر منتقدان هنگام نگارش به ابدیت فکر نمیکنند داوریهای آنها معمولاً قابل بازبینی و اصلاح پذیر است منتقدانی که آثار تازه را نقد میکنند اگر متوجه اند که نوشته هایشان احتمالا نخستین جمله هایی است که درباره آن اثر به نگارش در می آید بدین سان اکثرشان میدانند که نمیتوانند و نباید به سخنان جزمی بگویند و داوری هاشان را بدون توجه به مقتضیات عرضه کنند.
داوری های متفاوت بسیار سود بخش است چون بچه های گوناگون اثر هنری را نمایان می کنند.
می توانیم با استفاده از ضوابط متفاوت به ارزیابیهای چند وجهی برسیم و در نتیجه به درکی بهتر و لذت بیشتر از اثر دست یابیم. پرسش های زیر را میتوان درباره هر اثری مطرح کرد این اثر به چشم فرمالیست ها چگونه است? در نظر منتقدان اکسپرسیونیست چطور است?رئالیست ها درباره آن چگونه می اندیشد? پیامدهای اجتماعی اش چه تاثیری بر ارزش آن می گذارد? مخاطبان گوناگون حتی با انتخاب یکی از این ضوابط به وجه های مختلفی از اثر پی می برند و در نتیجه از اثر مورد نقد بیشتر لذت خواهند برد.
میتوانیم داوری های منفی ما را با نرمش عرضه کنیم.
این اصل به ویژه در کارگاهها و آتلیه ها موثر است داوری منفی را می توان به شکلی مطرح کرد که به دیگران و آراء شان بی احترامی نکند این اصل درباره منتقدان حرفه ای هم صادق است منتقدان باید از جاذبههای برتری طلبی پرهیز کنند.
داوری هم همچون تفسیر باید مخاطب را تشویق کند تا خود به ارزیابی بنشیند و فکر کند.
همه ما دوست داریم, عاقبت، ارزیابیهای خودمان را پرداخت کنیم, البته اگر ارزیابیهای ما از ارزیابیهای آگاهانه و اندیشمندانه نشأت گرفته باشد بسیار پخته تر و ماهرانه تر خواهد بود هر ارزیابی تازه که با فصاحت و مهارت عرضه شود میتواند به بسط و رشد گفتمان ارزیابانه کمک کند.
Select your comment provider from settings.