مهارت شنیداری زبان انگلیسی زمان خواب (Bedtime)

در اینجا مهارت شنیداری زبان انگلیسی با موضوع زمان خواب (Bedtime) به زبان آموزان آورده شده است.

بخش اول

در این بخش مهارت شنیداری زبان انگلیسی زمان خواب (Bedtime) آورده شده است.

has-text-align-left" dir="ltr">I am almost nine years old and my bedtime is 8:30 p.m. I think that is so unfair! I think I am old enough to stay up until at least 9:00 p.m. My parents say that I have to go to bed early because I have school the next day.  I can’t wait until I am grown up and can stay awake as long as I want.  Even though I think I should be able to go to bed later, I do like our night time routine.  At about 8:l5 p.m., my Mom sends us up to put on our pajamas.  When we come back downstairs, we read together.  Sometimes Mom will read to us, and sometimes we will read to her.

من تقریباً نه ساله هستم و زمان خواب من ساعت 8:30 شب است. من فکر می کنم این خیلی ناعادلانه است! فکر می کنم آنقدر سن دارم که حداقل تا ساعت 9 شب بیدار بمانم. پدر و مادرم می گویند من باید زود بخوابم زیرا روز بعد مدرسه دارم. من نمی توانم صبر کنم تا بزرگ شوم و می توانم تا زمانی که می خواهم بیدار بمانم. حتی اگر فکر می کنم باید بتوانم دیرتر بخوابم ، اما من از برنامه شبانه مان خوشم می آید. حدود ساعت 8: 5 بعد از ظهر ، مادرم ما را می فرستد تا لباس خواب بپوشیم. وقتی به طبقه پایین برمی گردیم ، با هم می خوانیم. گاهی مادر برای ما می خواند و گاهی ما برای او می خوانیم.

بخش دوم

در این ادامه بخش مهارت شنیداری زبان انگلیسی زمان خواب (Bedtime) آورده شده است.

If Dad is not working, he will sometimes read, too. Mostly it is Mom we read with though.  When we read, Mom helps us with words we cannot read. We have to try and sound the word out, but if we are really stuck, she will help us.  If we come to a place in our reading where we do not understand the meaning of what was written, we stop reading and look at Mom.  She will tell us what it means or help us figure it out on our own.  After we are finished reading, we say goodnight to everyone in our house.  First, we say goodnight to Mom and give her a hug and a kiss.

اگر پدر کار نمی کند ، گاهی اوقات هم می خواند. بیشتر او مادر است که با او می خوانیم. وقتی می خوانیم ، مادر با کلماتی که نمی توانیم بخوانیم به ما کمک می کند. ما باید سعی کنیم کلمه را به زبان بیاوریم ، اما اگر واقعاً گیر کرده ایم ، او به ما کمک می کند. اگر در مطالعه خود به جایی رسیدیم که معنای نوشته شده را درک نکردیم ، خواندن را متوقف کرده و به مادر نگاه می کنیم. او به ما می گوید که معنی آن چیست یا به ما کمک می کند تا خودمان آن را بفهمیم. پس از اتمام خواندن ، به همه کسانی که در خانه ما هستند شب بخیر می گوییم. اول ، ما به مامان شب بخیر می گوییم و او را در آغوش می گیریم و می بوسیم.

مهارت شنیداری زبان انگلیسی  زمان خواب (Bedtime)

بخش سوم

در این ادامه بخش مهارت شنیداری زبان انگلیسی زمان خواب (Bedtime) آورده شده است.

Then we do the same for Dad, then our little sister, and then our dog! Afterward, we go upstairs and brush our teeth.  I have to do special stretching exercises for the muscles in my chest and legs, or I get pains when I run and play.  I do my stretching before I get into bed.  After my exercises, either my brother or I turn off the lights. We share a bedroom, so we take turns turning the light off.  Before we get into bed, we say our prayers.  After we get into our beds, my brother and I talk to each other for a long time. 

سپس ما برای پدر ، خواهر کوچکمان و سپس سگمان همین کار را می کنیم! سپس ، به طبقه بالا می رویم و دندان های خود را مسواک می زنیم. من باید تمرینات کششی ویژه ای برای ماهیچه های سینه و پاهایم انجام دهم ، یا هنگام دویدن و بازی درد دارم. قبل از خواب ، حرکات کششی انجام می دهم. بعد از تمرینات ، یا برادرم یا من چراغ ها را خاموش می کنم. ما یک اتاق خواب داریم ، بنابراین به نوبت چراغ را خاموش می کنیم. قبل از اینکه بخوابیم ، نماز خود را می خوانیم. بعد از اینکه روی تخت خوابیم ، من و برادرم برای مدت طولانی با یکدیگر صحبت می کنیم.

بخش چهارم

در این ادامه بخش مهارت شنیداری زبان انگلیسی زمان خواب (Bedtime) آورده شده است.

We tell each other about our day, about what we hope will happen in the future, about our friends and all sorts of other important things.  After a while, we get so tired, we just fall asleep in the middle of talking!  Even though we go to bed at 8:30 p.m., we talk so long we don’t go to sleep until about l0:00 p.m. I still do not know why I have to go to bed so early when I am not even tired!

ما در مورد روز خود ، در مورد آنچه امیدواریم در آینده اتفاق بیفتد ، در مورد دوستانمان و انواع دیگر موارد مهم به یکدیگر می گوییم. بعد از مدتی ، آنقدر خسته می شویم ، فقط وسط حرف زدن به خواب می رویم! حتی اگر ساعت 8:30 شب به رختخواب برویم ، آنقدر صحبت می کنیم که تا ساعت 0:00 بعد از ظهر به خواب نمی رویم. من هنوز نمی دانم چرا باید خیلی زود بخوابم در حالی که حتی خسته نیستم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0