- مواد جدید در هنر معاصر از ابتدای قرن بیست بکار گرفته شد. معرفی مواد جدید (و تکنیک ها) و پیش از آن مواد غیر هنری باعث تغییر در هنر در قرن بیستم شد. استفاده تجاری از رنگ اکریلیک، به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته اند. پابلو پیکاسو، جرج براک، کورت شویترس، و دیگران در نقاشی مواد مختلف را به کار خود اضافه کردند. در دهه 1940، جکسون پولاک با رنگ پاشیدن بر روی بوم گسترده روشی غیر متعارف را در پیش گرفت که به نقاشی کنشی انجامید. در دهه1950 شیوه ای که در قرن بیستم توسط هنرمندانی چون مارسل دوشان ابداع شده بود. شی به خودی خود وجود دارد اما هنرمند به منزله فردی عمل می کند که از اشیاء معمول اطراف جهت اثر هنری خود بهره می گیرد. برای مثال می توان گفت که هنرمند در حال قدم زدن در ساحل صدفی یا قلوه سنگی را پیدا می کند که آب دریا آن را صیقل داده است. آن را به خانه برده و تفکر او این است که این شی از زیبایی غیر منتظره خاص خود برخوردار است. به این ترتیب هنرمندان اشیاهایی چون چرخ دوچرخه، پستانک بچه و…را در قالب مجسمه انتخاب کردند. در تفکر این هنرمندان تعمدی در تحریک و بر انگیختن وجود دارد ولی در عین حال ترغیبی است به اینکه هر شیء با کمترین تنوع فرمهایی دارد که به ندرت به آنها توجه می کنیم این اشیاء به محض برگزیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن اهمیتی زیبا شناسانه می یابند چنان که گویی به دست مولف در آنها دخل وتصرفی ایجاد شده است.
- ایو کلاین، مدل های برهنه زندگی و ارکستر سمفونی را در نقاشی های خود از نقاشی هایش وارد کرد.
- در دهه 1960 هنرمندان پاپ اندی وارهول، کلاس اولدنبورگ، تام وسلمن و روی لیختن اشتاین در هنر از محصولات تجاری یا هنرهای تجسمی مثل تلویزیون، قوطی های سوپ، جعبه ها، کتاب های کمیک، مبلمان خانگی و وسایل رستوران به کار گرفتند.
- دن فلاوین از لامپ های فلورسنت برای خلق اثر استفاده کرد.
- در دهه 1970 فرانک استلا به سمت آثار رنگی و بوم‌های متشکل رو آورد که نوعی نوآوری واقعی در آن زمان بود. بعد از آن به سمت برجسته‌نمایی، کولاژ و هنر چند رسانه‌ای رو آورد. او معتقد است که همه اینها فقط استنباط است و همگی مجسمه‌سازی به شمار می‌روند. بدون توجه به عناوین این آثار، استلا، به طرق مختلف، طراحی، نقاشی، مجسمه‌سازی و معماری را در ترکیب‌بندی‌های خود جا داده است.
- آنسلم کیهفر شروع به ساختن آثاری با عنوان اتاقهای قاب بندی شده کرد که فضای خالی را نشان می دهد.
- ریچارد لانگ با مواد طبیعی تغییراتی در چشم اندازهای طبیعی ایجاد می کند.
- در واقع هنر معاصر به متریال ها به گونه ی دیگری نگریسته است. در مواردی دیگر هنرمند با سرسری نوشتن چیزی بر دیوار یا …آن را دوباره سازی می کند. سیر این جریان ما را به سزار می رساند که فلز کج و معوج رادیاتور اتومبیلی را پس از له کردن و از شکل انداختن در معرض نمایش گذاشت. در این گونه موارد هنرمند درگیر نوعی جدال تمسخر آمیز بر ضد دنیای صنعتی پیرامون خود می باشد.
- زیبایی شناسی در دوران معاصر مواد را از نو ارزیابی می کند. و نظام های زیبایی شناسی مشغول ارزیابی مجدد و عمیق اهمیت کار بر روی انواع مواد و مصالح بودند. در این دوران توجه به مواد اهمیت یافت. و هنرمندان جستجویی نوینی در قلمرو امکانات فرمی کشیده شدند. به این ترتیب برای بخش بزرگی از هنرمندان معاصر، مواد دیگر بدنه ی کار نیست بلکه نتیجه ی کار و هدف گفتمان خلاقه نیز هست. اسلوب نقاشی معروف به غیر صوری، از پیروزی رنگ پاشه ها، ترکها، برآمدگیها، درزها و چین و چروکها، شره ها و …حکایت داشت. گاهی هنرمند همه چیز را به عهده خود مواد می گذارد. بر عهده رنگها تا آزادانه روی بوم، کرباس یا فلز پاشیده شود. برخی نقاشان شیوه غیر صوری، نامهایی بر آثار خود نهاده اند که تجسمی است از حضور خامی که بر هر گونه مقصود هنری دیگر می چربد. مانند قیر، آسفالت، سنگ، قلوه سنگ، کپکها، تفاله و…
یک پاسخ
به نظرم ایون کلاین اثاری را خلق کرد که باعث پیشرفت هنرم هم شد