وب سایت برقع

فلسفه تحلیلی هنر در وجه کلی مفاهیمی را به تحلیل میگیرد که در زندگی فکری و عملی انسان حایز اهمیت اند. از جمله این مفاهیم هنر است که در حیات معنوی انسان و کیفیت زندگی او نقشی بس مهم را داراست. به گواهی مورخان و مردم شناسان هیچ جامعه انسانی را نمیتوان یافت که در آن نشانه هایی از پویش های هنری و آفرینش ذوقی توجه برانگیز نباشند.

فلسفه تحلیلی هنر: شاخه ای از فلسفه هنر و زیباشناسی است که در بستر فلسفه تحلیلی نضج گرفته و به ویژه در چند دهه اخیر مسیر پیشرفت را طی کرده است.

هدف فلسفه تحلیلی هنر کندوکاو وتجزیه وتحلیل مفاهیمی است که آفرینش هنری و نظر ورزیدن درباره آن را امکانپذیر میسازند. مفاهیمی همچون مفهوم خود هنر و نیز بازنمایی یا فرانمایی فرم هنری و زیباشناسی.

فیلسوف تحلیلی هنر:

 فیلسوف تحلیلی هنر ممکن است بر رشته های مختلف هنری مانند ادبیات، موسیقی، تاتر، نقاشی و غیر تامل کند و چیستی آنها را به تحلیل گیرد. نیز به رسم معمول به ژانرهای مختلف هنری از جمله قصه، تراژدی، کمدی، غزل و جز اینها نظر دوزد و مفاهیم دخیل در آنها را بررسی تحلیلی کند.

فلسفه تحلیلی: مروری اجمالی در کلیات

فلسفه تحلیلی که فلسفه زبان نیز خوانده شده است. از جنبش های مهم فلسفی در قرن بیستم است که به ویژه از جنگ جهانی دوم به بعد در انگلستان و ایالات متحد از جایگاهی مسلط بر دیگر نحله های فلسفی برخوردار بوده است. هدف اصلی فلسفه تحلیلی ایضاح زبان و مفاهیم به کار رفته در آن است.

عناوین مختلف این جنبش:  تحلیل زبانی، تجربه گرایی منطقی، تحلیل کمبریج و فلسفه آکسفورد

فیلسوفان تحلیلی:

فیلسوفان تحلیلی دست کم در خصوص ایضاح زبان و مفاهیم زبانی به عنوان هدف عمده این جنبش اتفاق نظر دارند. با اینهمه در میان فیلسوفان تحلیلی در باب تحلیل مفهومی و زبان هم، نگرش و برداشت واحدی  وجود ندارد.

1. برخی معتقدند که برای روشن ساختن گفتار های فلسفی و ابهام زدایی از انها باید مقدم بر هر بحثی ، به ایضاح واژه ها و عبارات خاص توجه کرد.
2. برخی دیگر مشغول تعیین شرایطی اند که به اعتبار آنها گزاره های معنادار تلقی گردد یا بر اساس معیارهایی بتوان جملات معنادار را در جملات بی معنا بازشناخت.
3. گروهی از فیلسوفان در پی آن بوده اند که با آفرینش زبان هایی صوری و نمادین با ماهیتی ریاضی گونه به حل مسایل فلسفی ناشی از کاربرد زبان متعارف مبادرت ورزند.
4. در مقابل آنها شماری از فیلسوفان همبسته با این جنبش بر تحلیل زبان متعارف یا زبان طبیعی تاکید نهاده اند.