هنر افریقا 1

هنر افریقایی: African art

در بسیاری از نواحی جنوبی افریقا دوران پیش از تاریخ یا دورانی بدون تاریخ مضبوط تا همین اواخر ادامه می داشته است.

نیم قاره جنوبی افریقا:

تاریخ ساکنان نیم قاره جنوبی آفریقا با ورود سفیدپوستان به آفریقا واقع در جنوب صحرا نوشته شد و دوران پیش از تاریخش به پایان رسید. آنچه به طور کلی از بررسی هنر پیش از تاریخ نیم قاره جنوبی حاصل می‌شود شباهت و یکدستی نسبی آثار مکشوف است.

نیم کره شمالی افریقا:

در نیم کره شمالی شامل مصر، حبشه، لیبی، سرزمین‌های سواحل مدیترانه و سواحل شرقی تاریخ مضبوط هر قوم و کشور از گذشته هایی متفاوت دورتر و نزدیک تر بر جا مانده است.

هنر غارنشینان افریقا:

در آفریقا شرایط تکوین هنر غاری یا هنر غارنشینان کمتر فراهم بوده اما اندک نقاشی‌ها و بسیار کنده کاری ها بر بدنه های صخره ای کوه ها و تخته سنگهای بزرگ از زمان‌های دیرین تا گذشته ای نزدیک به کرات در همه جا یافت شده است. این آثار باستانی را باید به تقریب متعلق به دوره نوسنگی آفریقا دانست و از آن پس آفریقای جنوبی دیگر عصر مفرغ را نگذراند.

هنر پیش از تاریخ آفریقا به دو بخش تقسیم میشود:

  1. اول هنر سراسر آفریقای واقع در جنوب صحرا که نیم قاره جنوبی خوانده شد.
  2. دوم هنر صحرا و شمال آفریقا شامل تونس، الجزیره، مراکش و جمهوری اسلامی موریتانی.

اول نیم قاره جنوبی آفریقا:

اول نیم قاره جنوبی آفریقا ساکنان آفریقای جنوبی به نام بوشمن ها از گذشته ای دور تا زمان حاضر بر پایه همان معیشت یا اقتصادش شکارگری و آذوقه گردآوری مشابه با آنچه درباره امور اقوام پارینه‌سنگی اروپا و آسیا گفته شد به زیست خود ادامه داده اند.

  1. هنر ایشان نیز عبارت بوده است از نقاشی و کنده کاری بر بدنی سنگین درون غار یا تخته سنگ واقع در پناهگاهی طبیعی.
  2. طراحی های مخطط و نقوش منقور بر سطح تخته سنگها در نقاط دور افتاده از هم آفریقای جنوبی یاد شده و به خصوص نمونه های ممتاز آن آثار از غارهای سنگ خاره ای زیمباوه و در شکافهای سنگ ماسه ای زیر زمین واقع در (اتحادیه کشورهای جنوب آفریقا) عنوان امروزی به دست آمده است.
  3. از آنجا که تمدن مبتنی بر شکارگری و آذوقه گردآوری بدون تحولی بارز تا زمان اخیر در آفریقای جنوبی برقرار بوده است، پژوهشگران دوره های پیش از تاریخ توانسته‌اند با نظری قاطع قدمت نخستین مرحله هنری آن نیمه قاره را تعیین کنند در حال حاضر بنا بر تخمین رسمیت یافته قدمت نقاشی های رنگی برجا مانده به رقم بیش از ۴۰۰۰ سال قبل می‌رسد. خود آفریقایی های امروزی به ندرت بر تاریخی متقدم بر قرون وسطا وقوف داشته‌اند. با این همه اخیراً تعدادی شیوه های گوناگون در مسیر هنر آفریقای جنوبی مشخص شده و توالی تاریخی آنها تا حدی به شناسایی درآمده است.
  4. در ناحیه کیمبرلی که خالی از غار و پناهگاه های تخته سنگی است. انواع کنده کاری به وفور یافت شده و چند شیوه ای متمایز با رعایت توالی زمانی به شناسایی درآمده که متعهدترین نمونه های آن کاملاً امروزین است.
  5. در شیوه های دیرین تصویر فیل به اسلوب تکه پرانی سطح سنگ کنده کاری شده اصلی که معلوم نیست در چه زمان نسل فیل در آن ناحیه از میان رفته است همچنان که در هیچ مورد نمی توان رابطه ای میان نقاشی ها و کنده کاری های صخره ای با یکی از قبایل کنونی مستقر در آن سرزمین برقرار کرد.
  6. در بخش شمالی تر یعنی در زامبیا و کاتانگا از ایالات کنند, شیوه‌ای کاملا هندسی در هر دو هنر نقاشی و کنده‌کاری نمایان است که معلوم می دارد سهمی از محصولات آن شیوه متعلق به تمدن محلی (ناشیکوفان) بوده چرا که ابزار تولید آن آثار گهگاه در پناهگاه‌های صخره‌ای همان محل به دست آمده است. در این مورد نیز نمی توان برای پیدایی آن هنر قدمت زیادی قائل شد.
  7. در کاسما برخی از نقاشی‌ها بر سطح صاف تخته سنگهای خارا اجرا شده است.
  8. در تانگانیای شمالی بسیاری از کاهشگاه ها با آثار نقاشی متعلق به دوره های مختلف مورد پژوهش قرار گرفته اند که متاخرترین آنها باید متعلق به زمان حاضر باشد. برخی دیگرشان نشان از قدمت بیشتری دارند.
  9. گرچه هیچیک شان کهنسالتر از آثار هنری زیمباوه به نظر نمی‌آید. در طول باریکه های مرزی جنوب صحرا و به خصوص در (آفریقای استوایی فرانسه) و در نیجریه تعداد زیادی پناهگاه‌های صخره‌ای با نقاشی‌ها و کنده کاری های روی سنگ مکشوف شده است. بسیاری از آنها تا حدی متاخیر می‌نمایند. و برخی شان آنقدر به زمان حاضر نزدیکند که تصویر اشیا زندگی امروزین اروپایی را وارد متن کار خود ساخته اند.
  10. بر روی هم در حال حاضر مسلم این است که نمی‌توان در مورد موجبات اجرای هر یک از این آثار, یا بر آن هدف اجتماعی که هنر های نامبرده در ملازمتش بوده اند, به یقین پی برد. جز اینکه بر پایه مشاهدات محلی و نتیجه گیری های علمی که خیلی اریک هوم و پژوهشگران دیگر در میان بوشمن ها به عمل آورده اند. باید مجموعه از آثار هنری را بازتابی تصویری از بینش سنتی و اساطیری آن مردمان از دنیای محیطشان بدانیم که از سوی دیگر افسانه ها و ترانه های عامیانه رایج رایجشان نیز موید آن می تواند بود.

Select your comment provider from settings.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0