کنتراست رنگ

وقتی از کنتراست رنگ ها صحبت می شود. منظور وجود روابط و تأثیراتی است که از هم تمایز میان رنگ ها و هم تأثیرات متقابل میان آن ها را از نظر بصری مورد بررسی و مقایسه قرار می دهد. به این ترتیب وجود کنتراست میان رنگ ها صرفاً به معنای تضاد میان آن ها نیست. بلکه بررسی روابط و مقایسه میان آنهاست. مشهورترین نظریه در خصوص کنتراست رنگ مربوط به وجود هفت کنتراست رنگ است که در زیر به شرح هر یک از آنها می پردازیم.

 انواع کنتراست: 

  1.  کنتراست ته رنگ
  2. کنتراست تیرگی – روشنی رنگ
  3. کنتراست رنگ های سرد و گرم
  4. کنتراست رنگ های مکمل
  5. کنتراست هم زمانی رنگ ها
  6. کنتراست کیفیت رنگ
  7. کنتراست کمیت یا وسعت سطوح رنگ ها

۱- کنتراست ته رنگ

کنتراست ته رنگ از ساده ترین کنتراست های هفتگانه رنگ است .برای رسیدن به این نوع کنتراست کافیست که از رنگ های خالص استفاده کنیم. رنگهای خالص فقط سه رنگ اصلی نیست بلکه همه رنگهای چرخه رنگ را تا وقتی با سیاه و سفید وخاکستری یا رنگ مکمل شان مخلوط نکرده ایم به عنوان رنگ های خالص می توان استفاده کرد. این رنگ ها وقتی در کنار یکدیگر دریک ترکیب قرار میگیرند چون به واسطه تفاوت رنگشان از یکدیگر متمایز هستند میتوان کنتراست ته رنگ بوجود بیاورید نکته :هر چه رنگ ها ازسه رنگ اصلی فاصله بیشتری پیدا کنند قدرت آنها برای ایجاد کنتراست ته رنگ کمتر میشود.

  1. در رنگ اصلی، آبی، زرد و قرمز که هیچ وجه مشترکی از جهت رنگ با یکدیگر ندارند، شدیدترین کنتراست ته رنگ وجود دارد.
  2. در رنگهای درجه دوم: یعنی سبز نارنجی وبنفش که رنگهای ترکیبی هستند، کنتراست ته رنگ به مراتب کمتر است.
  3. در رنگهای درجه سه: از شدت کنتراست ته رنگ بیشتر کاسته میشود چون بیشتر از رنگهای اصلی فاصله میگیرد.
  4. رنگ هایی که در چرخه رنگ در مجاور یکدیگر قرار گرفته اند، کنتراست ته رنگ ضیعف تری به وجود می آورند.
  5. کاربرد موفقیت آمیز کنتراست ته رنگ بستگی به شناخت توانایی ها و قدرت بصری رنگ ها و چگونگی استفاده از ان ها در یک ترکیب را دارد. وقتی رنگ ها با سیاه و سفید مخلوط شوند از میان کنتراست ته رنگ آن ها کاسته می شود.
  6. استفاده از سیاه و سفید در کنار رنگهای خالص می تواند به ایجاد کنتراست ته رنگ و شدت بخشیدن به تاثیرات رنگ های تیره یا روشن کمک کند. زیرا سیاه به واسطه تیرگی خود وقتی به عنوان زمینه یا در مجاپرت رنگ ها به کار گرفته می شود می تواند به شدت روشنایی و در خشش آن ها بیافزاید. در حالی که سفید رنگ ها را به صورت تیره تری جلوه گر می سازد.

۲. کنتراست تیرگی روشنی رنگ:

  1. تاثیراتی که کنتراست تیرگی – روشنی رنگ روی روابط میان رنگ ها و روی مخاطبین یک اثر هنری می گذارد ، پس از کنتراست ته رنگ از اهمیتی ویژه بر خوردار است. بخش قابل توجیهی از موفقیت آثار هنرمندان نقاش در طول تاریخ هنر در ارتباط چگونگی استفاده از کنتراست تیرگی – روشنی است.
  2. شاید اهمیت و گستردگی توجه به این نوع کنتراست به این دلیل است که تیرگی و روشنی نقش بسیار عمیقی در زندگی انسان، دیدن اشیا و رنگ آن ها دارد. همان گونه که قبلاً نیز اشاره شد تیرگی و روشنی یکی از وجوه متمایز کننده رنگ ها و شکل ها از یکدیگر است. همچنان که درک بصری از برجستگی و فرورفتگی و دوری و نزدیکی اشیا نیز با توجه به میزان تیرگی و روشنی آن ها مسیر می شود.
  1. چنان چه تصور شود که رنگ ها میان دو قطب تیره و روشن قرار گرفته اند و هر رنگی از تیرگی مخصوص بر خوردار است، آن گاه اهمیت تیرگی و روشنی رنگ ها را از نظر بصری بیشتر در خواهیم یافت . میزان تیرگی هر رنگ را می توان به طور مناسب با یک درجه از خاکستری بی فام (خاکستری خاصل از ترکیب سیاه و سفید ) نشان داد.
  2. به طور کلی رنگ ها را می توان با سیاه، تیره تر و با سفید، روشن تر کرد. به هر میزان که رنگ ها را با سفید یا سیاه مخلوط کنیم. در مقابل درجات از ارزش رنگی(والوار) یا درجات تیرگی – روشنی یک رنگ ایجاد می شود که به راحتی قابل مقایسه با رنگ مایه های(تنالیته های)مختلف خاکستری خواهد بود.
  3. درجات مختلف خاکستری های رنگی می توانند در کنار یکدیگر کنتراست تیرگی – روشنی رنگ را بوجود بیاورند.
  4. آن چه مسلم است تشخیص درجه تیرگی تنالیته های مختلف رنگ ها که با سیاه و سفید مخلوط شده باشند بسیار مشکل تر است. رسیدن به آن درجه از تشخیص به انجام تمرین های متعددی نیاز دارد تا چشم حساسیت لازم برای درک تمایز میان تیرگی رنگ ها تطبیق آن با تنالیته های خاکستری پیدا کند.
  5. علاوه بر این ارزش های تیره – روشن رنگ ها معمولاً بستگی به شدت نوع نوری دارد که بر آن تابیده می شود. وقتی از شدت نور کاسته شود، رنگ های گرم مثل قرمز،نارنجی و زرد ،تیره و خاموش به نظر می رسند و بالعکس رنگ های سرد مثل سبز و آبی روشن تر دیده می شوند. از طرف دیگر نور مصنوعی چراغ های تنگستن که روشنایی گرمی دارند باعث جلوه بیشتررنگ های گرم مثل قرمز،نارنجی و زرد می شود،در حالی که رنگ های سرد تیره تر و خاموش دیده می شوند.
  6. در زیر نور چراغ های فلورسنت این وضعیت معکوس می شود، رنگ های سرد،روشن تر و رنگ های گرم تیره تر دیده می شوند. به همین دلیل نور روز بهترین وضعیت روشنایی برای دیدن رنگ ها به طور طبیعی و تشخیص درجات آن هاست.
  7. در هر حال تیرگی و روشنی رنگ ها و چگونگی استفاده از آن ها در یک اثر تجسمی می تواند به هنرمند کمک کند تا بنا بر ضرورت از قدرت تاثیر گذاری رنگ ها بهره ببرد. در آثار نقاشی بخشی از پلان بندی و نمایش عمق فضایی به کمک تیرگی و روشنی رنگ ها انجام می شود.
  8. معمولاً در پلان اول رنگ ها روشن تر و قوی تر ظاهر می شوند،در حالی که در پلان دوم و سوم از رنگ ها خاموش تری استفاده می شود. در عین حال ارتباط میان فضای منفی و فضای مثبت یک اثر می تواند به کمک تیرگی و روشنی رنگ ها به وجود بیاید . در بسیاری از آثار چاپ دستی از شدت کنتراست تیرگی – روشنی استفاده می شود.
  9. در آثار نقاشی چینی نیز از تنالیته های مختلف یک رنگ و یا از ارزش های مختلف تیره – روشن آب مرکب بهره برده اند. تناسب میان تیرگی و روشنی در خوش نویسی چینی و خوش نویسی ایرانی هم یکی از جنبه های اصلی کار هنرمند خوش نویس است. در هنرمندان کاربردی نیز توجه به شدت ارزش های تیرگی – روشنی رنگ ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به خصوص در طراحی و رنگ آمیزی نقوش پارچه . در عکس سیاه و سفید نیز ارزش های تیره-روشن بخشی جدایی ناپذیر از موفقیت یک عکس است. همچنان که در تصویربرداری برای سینما و تلویزیون توجه به به ارزش های تیره و روشن بر اساس محاسبه های بسیار دقیق صورت می گیرد.

۳. کنتراست رنگ های سرد و گرم

 معمولاً احساس سردی و گرمی رنگ ها مربوط به دریافت و تجربه ما از عناصر موجود در طبیعت است. برخی از رنگ ها مثل قرمز، زرد و رنگ های مربوط به آن ها را عموماً گرم احساس می کنیم و رنگ هایی مثل سبز، آبی و ترکیب های مربوط به آنها را معمولاً سرد و خنک احساس می کنیم.

در میان رنگ ها می توان قرمز ، نارنجی را به عنوان پرحرارت ترین رنگ و سبزآبی را سردترین رنگ احساس کرد. اما برای سردی و گرمی رنگ ها هیچ حد و مرزی نمی توان قایل شد، بلکه سرد یا گرم کردن آنها بستگی به رنگ های هم جوار و حس درونی مخاطب دارد.

در هر حال براساس دایره رنگ با یک خط قطری که از سبز زرد به قرمز بنفش امتداد می یابد می توان یک حد تقریبی را میان رنگ های گرم در سمت راست دایره و رنگ های سرد در سمت چپ دایره تصور کرد.

 ۴. کنتراست رنگ های مکمل

وقتی دو رنگ مکمل در کنار هم قرار می گیرند تأثیرگذاری آنها به روی هم طوری است که یکدیگر را از نظر درخشش و قدرت فام به شدیدترین مرتبه ارتقا می دهند. دو رنگ مکمل در چرخه دوازده رنگی به صورت قطره ی روبروی هم قرار می گیرند مانند زرد و بنفش ، قرمز و سبز، نارنجی و آبی.

وجود رنگ های مکمل در یک ترکیب بصری می تواند درایجاد رابطه هماهنگ میان رنگ ها نقش مهمی داشته باشد و ا حساسی از کمال رنگ و درک نو را به وجود بیاورد.

 ۵. کنتراست همزمان

 کنتراست همزان ناشی از تأثیر عمومی رنگ ها به روی احساس بینایی است و با رابطه میان رنگ های مکمل ایجاد می شود. وقتی که با یک رنگ را می بینیم ، چشم و ذهن ما به طور همزمان مکمل آن رنگ را پدیده می آورند. البته این رنگ به صورت ذهنی به وجود می آید و ملموس نیست بلکه فقط احساس می شود.

وقتی از خاکستری ها در ترکیب رنگی استفاده می شود، کنتراست همزمان به نحو مؤثرتری احساس می شود. کنتراست همزمان نه تنها در میان یک خاکستری و یک رنگ خالص به وجود می آید. بلکه در میان دو رنگ که به طور کامل مکمل یکدیگر نیستند نیز اتفاق می افتد.

تصویر جانشین:

تصویر جانشین یا پدیده پس تصویر موضوعی است که گاهی ممکن است با مبحث کنتراست همزمان اشتباه شود. وقتی به چیزی نگاه می کنیم به طور معمول تصویر آن به روی شبکیه چشم ثبت می شود. یعنی رنگ و درخشش آن روی سلول های بینایی اثر می گذارد و تصویرش در شبکیه نقش می بندد. در همین حال چنانچه بلافاصله جهت نگاه تغییر کند یا تصویر دیگری در مقابل چشم قرار گیرد ، تأثیر تصویر قبلی با تصویر جدید در می آمیزد. این ویژگی را تصویر جانشین یا پس تصویر ی گویند.

در مورد رنگ ها پدیده تصویر جانشین به صورت رنگ مکمل دیده می شود. یعنی پس از دیدن یک رنگ برای مدت چند ثانیه در صورتی که به یک سطح سفید نگاه کنیم، مکمل آن رنگ را بر زمینه سفید احساس می کنیم.

 ۶. کنتراست کیفیت  

در این جا منظور از کیفیت، حالت خلوص و اشباع رنگ است. وقتی که یک رنگ خالص در کنار رنگ های ناخالص که با سیاه، سفید و یا مکمل خود مخلوط شده اند قرار می گیرد ، کنتراست کیفیت رنگ ایجاد می شود.

۷. کنتراست کمیت ( وسعت سطح)

کنتراست کمیت مربوط به رابطه متقابل دو یا چند سطح رنگین از نظر وسعت است. در این کنتراست رابطه ی بزرگی و کوچکی سطوح رنگین نقش اصلی را بازی می کند. زیرا نسبت بزرگی سطح رنگ ها با یکدیگر می تواند در ایجاد رابطه هماهنگ میان آنها مؤثر باشد. در ایجاد کنتراست کمیت دو عامل نقش اساسی دارند.

  1. میزان درخشش و خلوص رنگ
  2. میزان بزرگی سطح یا لکه رنگی

Select your comment provider from settings.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0