تمثالسازی بودایی

تمثالسازی بودایی Buddhist imagery

  1. تمثالسازی بودایی متعلق به آیین بودا است. بودائیسم از سرزمین هند آغاز شد، و در نقاط مختلف خاور دور گسترش یافت اما همچنان نمادهای هندی را حفظ کرد.
  2. غالباً در تمثالسازی بودایی ،موجودات ملکوتیِ در حال پرواز دیده می شوند. اصل این موجودات، خدایان هندی بوده است؛ و حضورشان بر ستایش موعظه های بودا اشاره دارد. علاوه بر این ،خدایان جنگلها ،چشمه ها ،و رودها،و نیز مارها در تصاویر بودایی مشهودند،که اینها هم ریشۀ هندی دارند.
  3. در مجسمه ها و نقاشیهای مربوط به بودا، مفاهیم مختلف غالباً به زبان اشارات دست[مودرا] و نیز اشیای نمادینی که در دستها قرار دارند. بیان می شوند.
  4. بودا گهگاه در هیئت شاهزاده سیدارته و یا زاهد سالک (طریقت)مجسم شده است. رنگ طلایی،برجستگی پیشانی[اوش نیشَه]،حلقۀ موی میان ابروان [اورنَه]، انگشتان به هم پیوسته ،دستان بلند، و نرمۀ دراز گوشها ،از جمله مشخصات عمدۀ شمایل بودا به شمار می آیند.
  5. از جنبۀ نظری ،صور بودا عبارت اند از کالبد و صف ناپذیرو غیر قابل بازنمایی؛کالبد فردیت یافتۀ انسانی،که ربط اساسی با او ندارد؛و کالبد شکوهمند که دارای ویژگیهای نمادین برگرفته از نظریه های نجوم و طب کهن است.
  6. بودا پیش از مرحلۀ وجود بشری که در آن به اشراق رسید، از مراحل گوناگون هستی گذشته بود .داستانهای این تحول [جاتَکه]،از مضمونهای مرسوم در هنر روایی بودایی است؛ و بودا درآنها ممکن است به صورت انسانی یا حیوانی وانمود شود. روند زندگی بشری بودا نیز ،غالباً به صورت یک سلسله رویدادهای قرار دادی(چون رشد جنینی،تولد ،نخستین اندیشه ورزی،اشراق ،اولین موعظه ،وقایع دوران،فقر،بیماری،و مرگ)به تصویر در می آید.
  7. بر اساس باور هندیان به چرخۀ بی پایان تکرار زمان ،می توان چنین نتیجه گرفت که بودای تاریخی-که در 480 ق م در کهنسالی در گذشت-یگانه بودا نبوده است . بوداهای دیگری نیز پیش از او پدید شده اند. تعداد ایشان، غالباً در آثار هنری پنج یا هفت است. بٌدی سَتوَه ها از سرشت بودایی برخوردارند،و به تنهایی، یا چون پشتیبان و یا هم سخن بودا، در جامۀ فاخر و تاج بر سر ،ظاهر می شوند.
  8.  تمایز(مهایانه)(در شمال)و (هینایانه) (در جنوب)، عمدتاً مبتنی بر اختلاف بینش پیروان هر یک از این دو فرقۀ بودایی دربارۀ خصایل بودای بالقوه [بُدی سَتوَه] است. در مهایانه، بُدی سَتوَه ها گوناگون اند و مقام خدایی دارند و به بودا در رهایی بشریت یاری می رسانند. حال آنکه،در هینایانه به سبب تأکید بر کوشش فردی برای رستگاری،بُدی سَتوَه ها چنین اهمیت و کثرتی ندارند.
  9. در هنر بودایی و متأخر،خدایان ترسناک و خشمگین که معمولاً در حال رقص اند، دستها و سرهای متعدد دارند، رخ می نمایند. اینان، نماد نیروها و صور مختلف دانش به شمار می آیند . چنین خدایانی در تمثالسازی تَنتریسم که  پس از سدۀ هفتم در هند رایج شد و به تبت و چین و ژاپن هم راه یافت- اهمیت دارند.
  10. در هنر ژاپنی صورت ترسناکی از بودا وجود دارد که غالباً با هاله ای از شعله های آتش نموده می شود.
  11. صور مؤنث و مهیبی نیز درآثار بودایی هند، تبت و نپال به چشم می خورند. در این کشورها،گاه،پیکرهای مؤنث و مذکر را در حالت وصلت جنسی نشان می دادند.
  12. در مواردی،پیکرهای بودایی در طرحی مدور گرد آمده اند[ماندالا ]؛ که نمودار همنهاد اصول مقدس است. این نوع ترکیب بندی ،به خصوص در هنر مربوط به تنتریسم در تبت و ژاپن معمول بوده است.

Select your comment provider from settings.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0