هنر ژاپن: Japanese art
کهنترین آثار به دست آمده از ژاپن تا اوایل هزاره 4 ق م شامل ظروف و مجسمه های سفالین کوچک که تا سدههای 4 و 5 م هم ادامه می یابد. اشیای به دست امده از ژاپن در اوایل دوره مسیحیت،بر سه گونه اند :
- اشیای وارداتی از سرزمین اصلی آسیا.
- اشیای کپی برداری شده از اشیای وارداتی.
- اشیای ابداعی خود ژاپنی ها.
تاثیر هنر چین:
آن چه در هنر ژاپن قابل ملاحظه است تاثیراتی است که هنر این کشور از چین می گیرد و تا سال ها هنر ژاپن را می توان باز تابی از هنرچین دانست که منحصر به هنرهای تجسمی نیست و در معماری ژاپن نیز تأثیر می گذارد. ژاپن به دلیل مجاورت با کره و چین به شدت متاثر از تمدن چین است. هنر ژاپنی در آغاز، دنباله رو هنر چینی است، اما هویت خاص خود را باز مییابد. اما از نیمه سده ی نهم میلادی به خاطر تیره شدن روابط چین و ژاپن هنرمندانی ژاپنی شروع به ابداع شکل های خاص هنری خودنمودند. نمونه ای از این ابداعات مرسوم شدن نقاشی روی طومار و پرده است که شامل نقاشی در چند قسمت متوالی است و بعضی اوقات مابین داستان های روایت شده از نوشته نیز استفاده می شود.
آیین بودا:
در اواسط سده 6 م دین و آیین بودا وارد ژاپن میشود. فرهنگ و هنر متأثر از آن نیز رواج مییابد.ظهور آیین بودا را برای یکی از امپراطوران ژاپن می فرستد وهمراه با این تمثال شریعت بودا نیز وارد ژاپن می شود.کیش بودایی از چین به کره و ژاپن میرسد و لذا وحدتی فرهنگی بین این سرزمینهای خاوری(خاور دور) پدید میآید.
این تأثیرپذیری در دو پیکره:
پیکره مفرغی «تثلیث شاکا» به وضوح آشکار است. همان گونه که این پیکره تحت تأثیر سبک اواسط سده ششم چین بود،
پیکره مفرغی طلاکوب«تثلیث آمیدا» (متعلق به سده هشتم میلادی) تحت تأثیر سبک پیشرفته دوره تانگ در چین است.
نقاشی ژاپنی:
هنر نقاشی ژاپنی به موازات پیکرتراشی بودایی و متأثر از نقاشی چینی، تکامل یافت.
آثار این دوره:
نقاشیهای روی مرقد «تاماموشی» متعلق به سده 7م
نقاشی مربوط به شاهزاده شوتوکو تایشی متعلق به دوره آسوکا دید.
معماری ژاپنی:
معماری خاص ژاپنی بیش از همه در مرقدهای «شینتو» مذهب رسمی ژاپن که به دو اصل جانگرایی و پرستش نیاکان مبتنی است تجلی مییابد.
بزرگترین بنا از این نوع، «مرقد ایزه» است این بنا بر روی ستونهای چوبی متعددی بنا شده و بام آن کاهگلی است.
معماری بودایی ژاپن متاثر از معماری چین، به ویژه دوره تانگ است، در بناهای عظیم و پابرجایی تجلی یافته است. که از آن میان میتوان به «کوندو» متعلق به دوره آسوکا سده 7 م اشاره کرد.
نقاشی یاماتویی:
اما در سده 8 م، سبک نقاشی با عنوان «یاماتویی» در ژاپن ظهور یافت که مختص هنر ژاپنی است.
مضمون این نوع نقاشیها در آغاز موضوعات مذهبی بود ولی به تدریج به سمت چهرهپردازی(پرتره) گرایش یافت.
این نقاشیها که به صورت طوماری افقی کار میشوند، همراه با متنی بود و صحنههایی از موضوعات اجتماعی و درباری و اشراف را همراه با متن نمایش میداد.
یکی از معروفترین آثار این سبک نقاشی را میتوان در کتاب «داستانهای گِنجی» یافت.
ویژگی نقاشیهای یاماتویی:
سطوح کف به شکل مورب رسم شده و از ترسیم سقف صرفنظر میشود.
سطوح معمولاً به صورت یکدست و تخت رنگآمیزی میشود و فاقد سایه روشن است.
چهره پیکرهها بسیار شبیه به هم و فاقد جزئیات متمایزکننده است.
در مجموع این نقاشیها جلوههای دو بعدی را عیان میساخت.
سبک واگاری یو:
واگاری یو سبک دیگری که در این دوران رواج یافت و متأثر از سبک دوران سونگ چین و آموزههای عرفانی بودایی بود.
در این نقاشی به منظره سازی و نمایش عوامل طبیعی و اجزاء هستی پرداخته میشد و از رنگ به میزان محدودی استفاده میشد.
دوره کاماکورا:
طی سدههای 12 تا 14 م گرایش واقعگرایانهای در آثار پیکرتراشی و نقاشی ژاپنی به چشم
میخورد که به دوره «کاماکورا» شهرت دارند و نام شهری که این آثار در آن رونق گرفتند.
پیکره کویای روحانی:
جلوه بسیار دقیق و طبیعی دارد به طور مثال در پیکره«کویای روحانی» این گرایش مشهود است حالت ایستادن پیکره و ظرایف و دقایق لباس و متعلقات او با وسواس زیادی کار شده است.
در مجموع سبک نقاشی ژاپنی روایتگر مناظر تاریخی و زندگی اشراف بود و کمتر به زندگی مردم عادی
میپرداخت.
این گرایش مردمی بعدها در سبک نقاشی اوکی دیوید که نوعی سبک واقعگرا است و به بازنمایی جهان در حال گذر میپردازد، تجلی یافت.
معماری ژاپنی:
معماری ژاپنی پیوندی بسیار نزدیک و تنگاتنگ با محیط اطرافش دارد معمولاً بناهای ژاپنی در باغها یا حصارها و پرچینهایی محصور است.
در مجموع ژاپنیها اهمیت زیادی به باغ و فضای سبز پیرامون بنا میدهد در معماری سنتی ژاپنی بنا بر روی مجموعه ستونهای عمودی استوار شده و دیوارهها معمولاً به صورت تیغههای چوبی هستند و به صورت کشویی حرکت میکنند.
نقشه ساختمانهای ژاپنی متشکل بود از یک فضای مرکزی که فضای فرعی و جانبی مثلاً اتاقها، با حصیر یا تیغههای چوبی و کاغذ از آن مجزا میشد، فضاهای داخلی بسیار ساده و فاقد تزئینات است.
سده ی ۷ م: نمایش کابوکی
در دهه ی یکم سده ی هفدهم میلادی نوعی نمایش به نام «کابوکی»در ژاپن به وجود آمد. صحنه و بازیگران این نمایش ها (نوعی نمایش عامه پسند و مردمی بود) موضوع آثار نقاشان می شود و طی این سال ها نقاشی هایی با خصلت هایی تزیینی (سطوح صاف و رنگ تخت و خطوط شاخص طراحی ها) ایجاد می شود که«اوکیو» یاتصویر جهان شناور(گذران) نامیده می شد.
نقاشی های چاپی:
یکی دیگر از عرصه های هنری در ژاپن تولید نقاشی های چاپی است که با الهام از نقاشی های چاپی چین رواج می یابد.
خصوصیت تزینی این نقاشی ها باعث میشود تا هنرمندان سده ی نوزدهم غرب تحت تاثیر این نقاشی ها قرار بگیرند. یکی از این هنرمندان «تولوز لوترک» ،نقاش و پوسترساز فرانسوی است.
در اواخر سده ی هفدهم، مرکز تولید نقاشی های چاپی از«کیوتو» به «ادو» (توکیو فعلی) منتقل گردید. «گراوور» چوبی به عنوان وسیله ی چاپ در دوره سلسله تانگ در چین ابداع شده بود و در سده ی هشتم به ژاپن راه یافت.
««مورونوبو»»(1625-1695)احتمالانخستین هنرمندی بود که از گراوور چوبی برای موضوعات روزمره استفاده نموده و این تکنیک به خاطر ارزانی آن سریعا به عنوان وسیله ای برای تکثیر و توزیع مورد استفاده قرار میگیرد.
روش کار ساده است ابتدا طراح، طرح مورد نظر را با رنگ های آن بر روی آن میکشد، سپس آن را کنده کاری می کند و در نهایت چاپگر آن را چاپ میکند.
Select your comment provider from settings.