نمایشگاه انفرادی عکس غفار شکوه

متن زیر با عنوان ” شکوه دریا ” توسط نظام الدین قریشی نوشته شده است که در خصوص نمایشگاه انفرادی عکس غفار شکوه می باشد.
« شما هیچ کتاب خوبی پیدا نمی‌کنید که نویسنده اش پیشاپیش و با تصمیم قبلی نماد یا نمادهایی در آن وارد کرده باشد… من کوشش کردم در داستانم یک پیرمرد واقعی، یک پسربچه واقعی، یک دریای واقعی، یک ماهی واقعی و یک کوسه‌ماهی واقعی خلق نمایم؛ و تمام این‌ها آن قدر خوب و حقیقی از کار درآمدند که حالا هریک می‌توانند به معنی چیزهای مختلفی باشند.
ارنست همینگوی – پیرمرد و دریا 
    دریا بت عیاری است که هر روز به رنگی می درآید. همه ی ما خاطره و یادی از این فرش آبی بی کران داریم که با دیگری متفاوت است. اگر از حافظ در مورد نگاهش به دریا بپرسید خواهد گفت ندانستم که این دریا  چه موج خون فشان دارد. (حتما داستان معروف پشیمانیش از سوار شدن بر کشتی را شنیده اید.) یکی از بوی شرجی شورش، یکی از رد پاهایش در شن های ساحل، یکی از طعم ماهی های لذیذش و هزاران یکی دیگر با هزاران تصویر ماندگار مختلف. اما گویی مانند داستان غریب همینگوی همیشه دریا برای شگفت زده کردن ما چیزی در آستین دارد و پیرمرد داستان که برای شکار نیزه ماهی رفته بود بعد از کشمکش فراوان چند روزه با اسکلت نیزه ماهی به ساحل بازگشت و گردشگران کافه ی ساحلی در گمان بودند که اسکلت متعلق به یک کوسه است. 
    در ابتدا از اینکه دریای مورد نظر ذهنمان را نمی بینیم شگفت زده می شویم. تصویری که غفار شکوه از دریا ارائه کرده اینقدر از درونش جوشیده که انگار این دریا فقط متعلق به نگاه خاص او بوده و ما با همه نزدیکی به دریا هرگز آن را ندیده ایم اما پس از دقایقی و با نگاهی دقیق تر اینقدر واقعی می شوند که در تصور ذهنی ما معنی خاص خود را می یابد. دریای او بسته و محدود نیست از شمال و جنوب و غرب و شرقش دریاست، پایانی ندارد. دریای تصاویر آنقدر عمیق است که تمام خاطرات مشترکمان را در خود جای داده و آنقدر کم عمق که نمی توان تصور غرق شدن کسی را در آن داشت. از موج های کوچک ریتم موسیقی جاریست که در گوشت زمزمه می کند و نسیمی که در موهایت می پیچد. دریای عکس های شکوه بر سر بالین ما افسانه می سراید و نرم نرمک ما را به بهار خواب هایمان می رساند. 
و نهایت اینکه این عکس ها مانند اسکلت داستان مذکور بی پیچیدگی ساده و عریان مقابل دیدگان ما قرار گرفته و ما را که ذهنمان عادت به تکلف و تو در تو بودن کرده به اشتباه می اندازد. زیبایی درون ماست و چه بهتر که در دریای درونمان زورقی برانیم».

  

Select your comment provider from settings.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0