کانسپچوآل آرت ( هنر مفهومی ):Conceptual art
قالب و نظریه ای در هنر غرب که از اواخر دهه 1960 پس از مینیمال آرت پدید شد و سرآغاز پست مدرنیسم بود. ریشه اصلی هنر مفهومی به مارسل دوشان باز می گردد. اما سُل لِویت ، در سال 1967 ، این اصطلاح را برای توصیف آثار خودش و آثار همانند آن که ( مشارکت ذهن تماشاگر را بیش از چشم یا عاطفه او می طلبد ) ، به کار برد. هنرمندان مفهومی می خواستند هنر را از قید اشیاء و در نتیجه ارزش های تجاری و سودا گرانه آن رها سازند و مرز بین شیء هنری و اشیاء دیگر را از میان بردارند و می گفتند تابلوهای نقاشی و مجسمه ها چیزی بیش از وسیله انتقال اندیشه ها و توصیف رخدادها و وضعیت ها نیستند بنابراین عکس ها. متن ها . نقشه ها. نمودارها. نوارهای کاست و ویدیو و اشیاء دیگر نیز میتوانند همچون رسانه ارتباطی مورد استفاده قرار گیرند.
هنرمندان کانسپچوآل آرت:
آمریکا:داگلاس هیوبلر ، جوزف کاسوت، لارنس وینر، بروس نومن
انگلیس: گروه هنر و زبان
ویژگی های هنر مفهومی:
1- مفهوم ( انگاشت کلی از موارد خاص ) اهمیت دارد و نه چگونگی ارائه آن
2- فکر هنرمند مهم است و نه شی ء هنری. ایده هنری از وسیله بیان و کار نهایی بیشتر اهمیت دارد.
3- هدف رسانیدن مفهوم یا ایده معین به مخاطب است، وسیله بیان هرچه باشد. در نتیجه، استفاده قالبهای هنری متداول نیز امری غیر لازم است.
4- هنرمندان مفهومی انگارها و اطلاعات مورد نظرشان را به مدد مواد گوناگون و ناهمخوان چون مقاله، عکس، سند، نمودار، نقشه، فیلم سینمایی یا ویدئویی و جز اینها – و نیز از طریق زبان گفتاری به مخاطبان انتقال می دهند.
Select your comment provider from settings.