هنرمند

هنرمند: ARTIST

در دوره های مختلف تاریخی تعاریف متفاونی از هنرمند به وجود آمده است. در دوران باستان هنر با جادو و مذهب آمیخته بوده است. به عبارت دیگر هنر با جامعه کوچک آن زمان عجین بود و در زندگی کاربرد داشته است.

هنرمند صنعتگر:

 در یونان باستان شاعر متخصص و برخوردار از الهام آسمانی بود. اما نقاش یا پیکره ساز جزو صنعتگران محسوب می شد. افلاطون هنرمندان یونانی را با کفاشان وآهنگران برابر می دانست به صورت کلی در آن دوران هنرمند مانند صنعتگر متخصص به شمار می رفت و در بعضی موارد اعتباری درحد کاهن داشت. در جامعه مبتنی بر اصول اشرافیت، موقعیت اجتماعی و اقتصادی هنرمندان مطلوب نبود.  این وضع در سراسر دوران باستان ادامه یافت. در فرهنگ چینی، از دیرباز، هنرمند یک فرد فرهیخته بود.

هنرمند در رنسانس:

دردوران رنسانس  در مقام محقق یا دانشمند مطرح شد. به همین محتوای فلسفی و خصلت عقلانی درک زیبایی اهمیت پیدا کرد. و هنرمند به عنوان یک فرد خلاق مطرح شد. زیرا در قرون وسطی هنرمند فردیتی مستقل نداشت و فقط در جهت افکار و جهان بینی کلیسا فعالیت داشت.

هنرمند نابغه:

با تحولات مدرنیستی که در فرانسه سده نوزدهم، به وجود آمد مفهومی جدید، هنرمند نابغه شکل گرفت هنرمندی که آوانگارد و شورش گر است و ذهن جامعه را برای ارتقا سطح تفکر مردم به چالش می کشد. این تفکر سراسر سده نوزدهم وحتی اوایل سده بیستم مطرح بوده و اعتقاد داشتند که هنرمند – نابغه با «روح مطلق» همسازی دارد.

 طی دهه های سوم وچهارم سده بیستم، هنرمند کسی است که قابلیت های ادراکی وحسی را پرورش می دهد ؛ ویا کسی است که امکان بازی با قاعده وبی ضرر برای وجهه عاطفی سرشت بشر فراهم می کند.

امروزه هنرمند در دوران پسا مدرن و پسا آورانگارد به سر می برد. او مسولیت لیدر جامعه بودند را کنار گذاشته است. هنرمند معاصر شورشی و پرخاشگر نیست اما می تواند باشد. هنرمند معاصر با مفاهیم و نشانه ها بازی می کند. خرده فرهنگ ها را مورد توجه قرار می دهد و تکثر  قالب  اندیشه و آزادی هنر و بشر را می پرستد

Select your comment provider from settings.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0