العاذر مرده بود

طبیعت بی جان ترکیب ادبی پیچیده ای است، طبیعتی که به موجودیتی نیمه زنده – نیمه مرده اشاره می کند. طبیعت بی جان علی الظاهر الگوی تصویری منفعلی را پیشنهاد می دهد. جهانی واقعی که به جهان مردگان اشاره دارد. الگویی که گویی مرده را تا ابدیت زنده نگه خواهد داشت. ولی این صرفا ظاهر ماجراست.

DSC_0920      DSC_0923         

ظهور طبیعت بی جان به عنوان گونه ای از هنر ، نشانه ای از تغییر نگاه به هنر – پس از رنسانس – تلقی می شود. از طرفی کشف مفاهیم مستتر در طبیعت بی جان همیشه با وسوسه ای راز آمیز همراه بوده است آنجایی که جمجمه ای کنار گلابی های درخشنده  قرار می گیرد و ظروف شکسته ی سرامیکی مالامال از خوشه انگور می شوند. همین وضعیت مبهم بهانه ای است برای هنر قرن بیستم تا از ظرفیت های روانی چیدمان اشیاء ، میوه ها ، گل ها برای خویشگویی هنرمند استفاده کند.

DSC_0922

نمی توانم پنهان کنم که دیدن طبیعت بی جانی از پاتریک کالفید الهام بخش این دوره از کارم بوده است. از طبیعت بی جان او یاد گرفتم که چگونه می شود همان اندازه که به تاریخ طبیعت بی جان وابسته بود به شکل سوبژکتیو از آن فاصله گرفت و کماکان طبیعت بی جان باقی می ماند. “عنوان العاذر مرده بود” را از قصه ای کهن وام گرفتم آنجا که باور زنده شدن العاذر را دوباره زنده می کند. آنجایی که سمبول هایی که قرار است واگویه ای از مردگی داشته باشند و در نقش شمایلی زندگی ظاهر می شوند

DSC_0924

DSC_0925

DSC_0926

محمد پیریایی

العاذر مردی است که مسیح او را زنده کرد و در انجیل یوحنا به آن اشاره شده

 

Select your comment provider from settings.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0