همبودی یا همزمانی

همبودی یا همزمانی: simultaneity

مفهوم پیوستگی فضا ( مکان) و زمان ( جابجایی ) در نقاشی نوین را همبودی یا همزمانی می گویند.

هدف همبودی در اثر:

نمایش وجوه مختلف  یک چیز در یک لحظه زمانی یا در لحظات پیاپی بود.

پیشینه مفهوم همبودی:

تولوز- لوترک، سُرا در تلاش برای بیان پویای حرکت چیزها در آثارشان

سزان زوایای دید مختلف را تجربه کرد.

پیکاسو و براک در کوبیسم تحلیلی به مسئله جدید فضا- زمان پرداختند. اما راه حل مشخص را دُلُنه، مارسل دوشان و فوتوریست ها یافتند.

دُلُنه مخصوصا رانگ را عامل اساسی در تجسم حرکت دانست.

فوتوریست ها معتقد بودند برای تجسم پویایی باید بر نور و حرکت تاکید کرد، زیرا نور و حرکت باعث می شوند که استحکام صوری اشیا کاهش یابد و چیزها در یکدیگر و در محیط شان نفوذ کنند.

حرکت را می توان از راه تلفیق شکل های پیاپی جسم متحرک، و یا به مدد(خط های نیرو) یعنی خطوط نماینده کشش های ساختمان اشیا نشان داد. از درک ارتباط متقابل پدیده ها، مفهوم همبودی استنتاج می شود.

اپلینر، اندکی قبل تر نظریه همزمانی بصری را پیش نهاده بود(1911). ولی آموزه همبودی فوتوریست ها بازنمایی همزمان تمامی دیدنی ها و حس کردنی های مربوط به یک نقش مایه را شامل می شد.

(مثلا،باز نمایی پیکرزنی در کنار پنجره باید جنبه های مختلفی را در برداشته باشد: پیکر متحرک خود زن؛صداهای خیابان؛ خروش زندگی که از میان پنجره می توان دید؛ و بازتاب های همه این ها در ذهن او). فوتوریست ها همچنین، از نخستین مدافعان مفهوم جدید فضای تصویری بودند، و میکوشیدند فضا را به گونه ای مجسم نمایند که نگرنده خود را در مرکز تصویر حس کند.

Select your comment provider from settings.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0