تعاریف و نکاتی درباره مبانی زیبایی شناسی اسلامی آورده شده است.
حُسن، مبانی زیبایی شناسی اسلامی:
در اصطلاح شناسی آثار عرفانی مهمترین لفظی که معنای زیبایی را می رساند، واژه «حُسن» است و سپس الفاظ «جمال» و «بهاء» را نیز می توان نام برد. در زبان فارسی از کلمه « زیبایی» کمتر استفاده و به جای آن بیشتر واژه هایی چون « نیک»، «نیکی» و «نیکویی» به کار رفته است.
تجلی، مبانی زیبایی شناسی اسلامی:
دومین رکن در زیبایی شناسی اسلام تجلی است. اگر حسن بخواهد ظاهر شود باید به تجلی در آید.حدیث قدسی : کنتُ کنزاًَ مخفیاً ( من گنج پنهانی بودم) بیرون آمدم. این کشف حجاب به معنای تجلی حسن است. از منظر عرفانی « خَلَقَ الله » یعنی « ظَهَرَ الله » خدا خلق کرد یعنی ظاهر کرد.
چه نسبتی بین خالق و مخلوق وجود دارد؟
پاسخ در کلام این است که هیچ نسبتی نیست اما در عرفان عالم از صاحب عالم جدا نیست و عالم ظهور خداست و خدا خود را در مخلوق ظاهر کرده است. خدا زیباست پس تمام مظاهرش زیبا هستند. کلمه « احسان » از کلمه های بسیار پر معنا در معارف اسلامی و قرآن است. چرا که حسن هم به معنای زیبایی و هم به معنای نیکی اخلاقی است. یعنی هم خیر است و هم زیبا است.
ساحت قدس:
رُدولف اوتو در کتابش به اسم « ساحت قدس » می گوید ساحت قدس یعنی خدا اما از آوردن کلمه خدا اجتناب می کند. وی ساحت یا امر قدسی را نومینوس تعبیر می کند. که دو گونه تجلی دارد.Mysterium tremendum , و دیگری fascinans mysterium که تقریبا همان تجلی جلالی و جمالی در عرفان است. به تعبیر عرفانی اسلامی وقتی ساحت قدس در نهانخانه غیب است درک ناشدنی است. اما او تجلی می کند.
جلالی و جمالی:
یکی از تجلیات او که جلالی است هیبت اور است. دیگری جمالی است که موجب جذبه می شود. حسن و هنر در یک عالم دینی تجلیات آن طرفی و وجود شناسانه است. لذا هنرمند خودش را به حساب نمی آورد و بی نام و نشان است. اما در زیبایی شناسی مدرن، ذهنی است و نبوغ هنرمند باعث به وجود آمدن اثر هنری می شود.
بخشی از مقاله دکتر پازوکی
Select your comment provider from settings.