آئین میترا

چگونگی گسترش آئین میترا از شرق به غرب

شهلا حسن پور- دانشجوی کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان استاد راهنما: خانم دکتر اعرابی

چکیده

در کتیبه های هخامشی میترا با تلفظ اوستائی آن “میثر” آمده است و در زبان سانسکریت “میثره” آمده و در پهلوی “میتر” و در زبان پارسی امروزی “مهر” خوانده می شود . میترائیسم ( مهرپرستی ) دینی است که از دیر باز میان ایرانیان باستان رواج داشته است و ایرانیان به مهر لقب میانجی را داده اند. آریاییان از روزگار آغازین مهر را می ستوده اند، نام این ایزد مهر در اوستا سرودی به نام”مهریشت” آمده است در مهر یشت همبستگی دین مهر با خورشید آمده است. مهر در اوستا همواره بیدار است و همیشه نگهبان. او نه خورشید و نه ماه و از ستارگان هم نیست. ولی میترا با هزار گوش و ده هزار چشم جهان را زیر نگرش می دارد و می پاید مهر دارای همه دانش ها است کسی نمی تواند او را بفریبد. با دگرگونی خود ساخته ای ایزد راستی و نیک کرداری و خدایی شد که در نیایش ها پشتیبان پیمان ها و کیفر پیمان شکنان خواهان می شود. دین میترا به مرور زمان توسط دزدان دریایی به اروپا گسترش یافت و تنها خدای ایرانی است که نامش در میان مردم یونان شناخته شده است. با توجه به این مسئله، هدف ما از این تحقیق بررسی چگونگی گسترش آیین میترا از شرق به غرب می باشد. در این مقاله به مواردی همچون : خاستگاه آیین میترا، چگونکی گسترش آیین میترا از شرق به غرب، مهرابه های میترا در غرب پرداخته شده است و سعی بر این داشته ایم که، گسترش این آیین ایرانی را در غرب بر همگان آشکار سازیم.

واژگان کلیدی : آیین، میترا، شرق، غرب

مقدمه:

سرزمین ایران سابقه و تمدن درخشنده ای در دنیای باستان دارد. پایه ی زندگی هر جامعه بر فرهنگ و تمدن کهن آن سرزمین استوار است و با شناختن آن، از زندگی اجدادمان بیشتر آگاهی بدست می آوریم و با فرهنگ و اعتقادات آنان بیشتر آشنا می شویم. در دنیای باستان خدایان متعددی پرستش می شده است که هر یک نماد چیزی بوده اند مثل : آناهیتا، اینشاشیناک، میترا و … قدیم ترین سندی که در آن نام میترا به همین شکل ثبت شده مربوط است به پیمانی میان هیتی ها و همسایه شان میتانی ها که در آن از میترا برای حفظ این پیمان استعانت شده. تاریخ این پیمان به ۱۴ قرن پیش از مسیح مربوط می شود. آخرین مدرکی که محتوی نام میترا و پرستش آن است به پنج قرن بعد از مسیح بر می گردد که نتیجتا این خداوند حداقل به مدت ۱۹ قرن ستایش می شده است.مِهرپرستی یا آیین مهر، آیینی بود که بر پایه پرستش «میترا» (در پارسی میانه «مهر») ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. نوع دگرگون شده این آیین بعدها به صورت آیین رازوَری در امپراتوری روم اشاعه یافت و در طول سده‌های دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود و خدای آن «میتراس» (معادل یونانی میترا) نام داشت. رومیان از این آیین با عنوان «رازهای میتراس» و یا «رازهای پارسیان» یاد میکردند، ولی امروزه محققان با عنوان میترائیسم از آن یاد میکنند. میترائیسم ( مهرپرستی ) دینی است که از دیر باز میان ایرانیان باستان رواج داشته است و ایرانیان به مهر لقب میانجی را داده اند. آریاییان از روزگار آغازین مهر را می ستوده اند و نام این ایزد مهر در اوستا سرودی به نام”مهریشت” آمده است در مهر یشت همبستگی دین مهر با خورشید آمده است. مهر در اوستا همواره بیدار است و همیشه نگهبان. او نه خورشید و نه ماه و از ستارگان هم نیست. ولی میترا با هزار گوش و ده هزار چشم جهان را زیر نگرش می دارد و می پاید مهر درارای همه دانش ها است کسی نمی تواند او را بفریبد با دگرگونی خود ساخته ای ایزد راستی و نیک کرداری و خدایی شد. مهر چشم اهورامزدا بالاترین ایزد است. دین میترا به مرور زمان توسط دزدان دریایی به اروپا گسترش یافت و تنها خدای ایرانی است که نامش در میان مردم یونان شناخته شده است با اینکه در مرور زمان دستخوش تحولات غربی نیز شده اما هنوز آثار شرقی خود را حفظ کرده است. هفت در دین مهر بسیار مورد اهمیت واقع شده است، سرسپردگان مهر هفت پایه داشته اند. مهرابه تا خود مهراب هفت پله داشت. مهر پایه ی والایی در آیین کشوری داشته است در گاهنامه هفتمین ماه به نام اوست و همچنین شانزدهمین روز از هر ماه به نام او خوانده می شود. درجات هفتگانه آیین میترا که برای رسیدن به سلوک است عبارت است از : کلاغ، همسر، سرباز، شیر، پارسی، پیک خورشید، پدر. به هنگام انجام برخی از آیین های دینی افراد پوشش هایی بر تن می کردند که، وابسته به پایه ای بود که داشتند.

خاستگاه آیین میترا:

مهرپرستان که در آن زمان تعداد زیادی از افراد جوامع ایران باستان را تشکیل می دادند، اعتقادات خاصی در خصوص تولد مهر ( میترا ) داشتند. (( گل و گیاه نیلوفر، از نمادهای مشهور مهری است که با آب سر و کار دارد و روی سطح آب می روید. که مادر مهر از تخمه ای که در آب است آبستن می شود و میترا را می زاید… هم چنین گوهر تن زرتشت به میانجی آب و گیاه به او راه یافت… بدیهی است گیاهی که در خور نگهداری سوشیانس ( = مهر ) در دریاچه باشد. همان گل آبی نیلوفر است… از سویی با آب، از دیگر سو با خورشید در رابطه است : درباره ی نیلوفر گویند که با آفتاب سر بیرون می آورد و باز با آفتاب فرو می رود…)) ( رضی، 1371: 96 ). بنابر این نوشته گل نیلوفر با آیین مهر ارتباط تنگاتنگی دارد. خاستگاه آیین میترا عبارت بود از ” آغاز ستایش مهر در ابهام تاریخی مانده و هنوز هم به درستی نمی توان گفت که مهر آیین خود را از کدامین مکان جغرافیایی در جهان کهن فراگسترده است. یک کاهن رومی مهرپرست که خود در پایان سده چهارم میلادی می زیسته است می نویسد که به گمان او باید خاستگاه ایزدمهر در نواحی دور دست بابل باشد،اما هردوت و گزنفون جایگاه آغازی مهر را ایران می انگارند. تصویر دیگر را کتاب های مقدس هندوان و ایرانیان به نام اوستا و ودا به دست داده اند و هر دو به یک ایزد اشاره می کنند.” ( شورتهابم، 1378 : 17 ) بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که خاستگاه نخستین آیین مهر را منطقه شرق باید به حساب آوریم. آیین میترا به جز ایران در هند هم مورد پرستش واقع شده است. “نیاکان ایرانیان و هندیان در روزگاری با هم می زیستند، میترا یا مهر را می پرستیدند. نام میترا در سروده های ودا و اوستا ستایش می شود. با آنکه در این دو گونه خداپرستی، تفاوت هایی است…میترای ودایی و میترای ایرانی چنان نکته هایی همانند دارند که نمی توان در یگانگی بنیادی آن ها به خود دودلی راه داد. هریک از آنان، میترا را به گونه ی یک ایزدشید ( نور ) می بینند و به هنگام نیایش، نامش را با نام آسمان می آورند. در یکی او را به نام ورونه و در دیگری به نام اهورا می شناسند. هردو این او را پشتیبان راستی و پیمان ها و در ستیز با دروغ و کجروی می دانند. در سروده های اشویی ( شعرهای مقدس ) هندی از میترا جز یاد کوتاهی چیز دیگری نیاورده اند و تنها بخش کوچکی را ویژه ی اوگردانیده اند. ولی هنگامی که، از فر و شکوه گذشته یاد می کنند ناگهان نام میترا پیدا می شود…” ( کومن، 1386 : 46 ). چنین تصور می رود که آیین میترا در هند و ایران به یک اندازه مهم بوده و مورد پرستش قرار می گرفته است.

گسترش آیین میترا از شرق به غرب:

آیین میترا به مرور زمان از شرق به سمت غرب رواج پیدا کرد. ” رومی ها میترا را به وسیله دریازنان سیلیسی که یکی از ایالات آسیای صغیر است شناختند…اینان روی کوه المپ در ناحیه لیسی قربانی های شگفت انگیزی کردند و در خفا مناسک اسرارآمیزی را انجام دادند که امروزه در آیین میترا بازمانده است. همین دریازنان نخستین کسانی بودند که در پراکنده کردن آیین میترا کوشیدند…” ( ورمازرن، 1393 : 31 ). در مجموع آیین میترا توسط دزدان دریایی به غرب منتشر شد و به صورت دین سربازان و بازرگانان در امپراتوری روم منتشر شد و همه طبقات اجتماعی در روم خیلی زود به این آیین شرقی روی آوردند. آیین میترای ایرانی با آیین میترای رومی با یکدیگر تفاوت هایی را دارا هستند. ” … تفکر اصلی کهن رابطه ی متقابل میان انسان ها، یعنی وظیفه و وفاداری، تقریبا بی تغییر مانده است.. میترا در نظام اجتماعی رومی نیز به ویژه آنجا که رابطه های شخصی نقش بزرگی ایفا کرده اند حضور داشت … میترای ایرانی یک خدا در نظام چندخدایی بود. در دین زرتشت پس از بالاترین خدا، یعنی اهورامزدا قرار داشت. میترا در کوماژن نیز تنها جایی که در پیوند با یک نظام هلنی دیده می شود تنها خدایی در کنار دیگر خدایان بود. لعنی اورمزد ، هراکلس کوماژن در برابر آن،میترای آیین های رومی بالاترین خدا بود؛ هیچ نشانه ای از اورمزد دیده نمی شود…” ( مرکلباخ، 1387 : 90-89 ). در اصل تنها تظاهر به تغییر در آیین میترایی ایرانی شده بود. ” … در یزدان شناسی میترایی، نیز چون یونان خدایان تنها در قلمرو آسمانی خود فعال نبودند، بله آنان نیز چون زیانکاران و دیوان، برای معارضه و ساخت و پرداخت و تمشیت امور زمینی در روی زمین فعال بودند و در دگرگونی های جهان مؤثر واقع می شدند و جهان شناسی یزدانی، به ویژه در اساطیر یونانی، به روشنی بیانگر چنین حالتی است. نه برای معارضه با عوامل اهریمنی، بلکه جهت فعال کردن جهانی که بقا و پایداریش، به وجود آن وابسته بود. زمینی را از نیروی خود به تکاپویی مثبت در می آورند. در فروردین یشت اوستا و تیر یشت و زامیادیشت و بهرام یشت، که در بردارنده ی وجود بیانی اساطیر ایران کهن هستند نیز با وضوح به چنین روشی به نظر می رسد…” ( رضی، 1371 : 418 ). در واقع باورهای یونانی بسیار ابتدایی بودند و آیین میترایی به هنگام برخورد با آن ها باورهایشان را به باورهای ایرانی – زروانی تبدیل شدند. ” … این آیین در این دوران دراز مدت سه دهه در شرایط بسیار متغیر و دگرگون دوام آورد…. نباید انتظار داشت که اصول و مراسم و باورهای بنیادی آن به همان گونه ادامه داشته و تغییر نیافته باشد، بلکه با شرایط سیاسی و اجتماعی که در امپراتوری می گذشت و آیین ها و اندیشه های فلسفی که یکی پس از دیگری، به تناسب زمان و مکان وارد می شد و افکار را تحت تأثیر قرار می داد – بر آن نیز در طول این قرون، اثراتی بر جای نهاد…” ( کومن، 1380 : 110 – 109 ). در می یابیم که آیین میترا در مرور زمان دستخوش تغییر و تحولاتی بوده است. آیین مهری بر روی ادیان بعد خود هم نشانه های چشمگیری داشته است.” در دین یهود نیز نشانه هایی از آیین مهر می توان یافت… برای نمونه دومین ماه گاهنامه ی یهودی را ایار گویند که واژه ای بابلی است. این ماه در تورات به نام ماه زیو آمده و زیو به چم روشنایی و شکوه است و نماد این ماه گاوی است که می چرخد…نمادهایی چون گاو و شیر و ارجگذاری شماره هفت و روشنایی که برابر با شناسایی است….از نمادهایی دین مهری است که بر دین یهودیت انتقال یافته است……. و حتی بر دین مسیح هم تأثیراتی گذاشته است مثلا غسل تعمید، شام آخر، چلیپا و ….” ( شورتهابم، 1387 : 208 – 206 ). درست است که آیین میترا بر روی ادیان بعد خود تأثیرگذار بوده اما یادمان نرود که همین آموزه های سختی دینی او باعث جایگزین شدن دین مسیحیت بر دین میترایی شد. برای رسیدن به سیروسلوک دین میترائی باید مراحلی را پشت سر گذاشت.” …1. کلاغ ( تحت قیومت خدای عطارد)2. همسر ( تحت قیومت زهره)3. سرباز ( تحت قیومت مریخ)4. شیر ( تحت قیومت مشتری)5. پارسی ( الهه ماه ( لونا ))6. پیک خورشید ( تحت قیومت خدای خورشید، سل)7. پدر ( بلند پایه ترین روحانی ) تحت قیومت زحل مهمترین بنا برای شناخت مقام ها، موزاییک کف در اوستیا است که می توان آن را ” نردبانی با هفت در ” نامید…” ( مرکلباخ، 1387 : 92 ). این هفت مرحله باعث رسیدن به درجات عرفان آیین میترا می شود.

مهرابه های میترا در غرب:

دین مهری داراری نمادهای متفاوت و مختلفی است و مهرابه های آن یک نماد و سمبول است.” مراسم عبادت برای میترا در غارهای طبیعی برگزار می شده است، نزدیک غار باید آب روانی، رود یا چشمه وجود می داشت . چنین غار – مهرابه هایی در بسیاری از نقاط اروپا در فرانسه، آلمان، یوگسلاوی و ایتالیا یافت شده است…کوشش بسیاری مبذول می شد که غارها به صورت طبیعی آن بنا شوند…حتی الامکان مهرابه ها زیر زمین برپا شود. کشفیات و نوع این گونه مهرابه ها با توجه به اسناد بازمانده نشان می دهد که چه بسا بعضی اوقات، مردمی صاحب مقام مهرابه هایی در زیرزمین های خانه های مسکونی خود ترتیب می دادند. مهرابه های سنت پریسک و سن کلمان در ایتالیا که تبدیل به کلیسا شدند، از این قبیل است. سقف و گنبد غار را قوسی بنا می کردند، چون باید نماد آسمان می شد و قوسی و محدب می کردند و نقش هایی از ستارگان بر آن می نشاندند. در ورودی که با پله هایی به غار منتهی می شد، به شکلی بود که نور و روشنی به داخل نتابد. برای تالار بزرگ مهرابه، در و پنجره نمی گذاشتند و یکی از شرایط بنای غار، تاریکی و ظلمت آن بود.” ( رضی، 1371 : 101 ). ” … در راهروی رفت و آمد همگانی، چند تونی بر پا می شد که پر پیشانی آنها جای نگاشتن می گذاشتند. از درگاه که می گذشتیم نخست به تالاری راه می یافتیم که پیشگاه آن باز و زمین بالاتر نبود و به نام پروناس خوانده می شد. در پایان این تالار دری بود که به تالار کوچکتری باز می شد که بی گمان همان اپاراتوریوم و یا ساکریستی است که در این ساکریستی پله های پایین رونده ای بود که به خود مهراب که کریپتا باشد می رسید. در این کریپتا چون نمادی از آسمان و جهان نشان داده می هد، می بایست طاقی داشته باشد تا به آسمان جور درآید. هنگامی که نمی توانستند با سنگ، آگور( آجر) و آهک طاق بسازند، چوب ها با پارچه هایی را خم می کردند و روی آنها را گچ می کشیدند تا نگاره ی آسمان در اندیشه راه یابد. پس از گذشتن از کریپتا، نخست به ایوانی می رسیم به پهنای تالار، زان پس، ایوان سه بخش می شد. یکی دالان میانی به پهنای نزدیک به دو گز و نیم که ویژه ی برپاکنندگان آیین بود و در درازای دیوار، دو نیمکت سنگ و گچ و آهکی که نزدیک به یک گز و نیم پهنا و شیب داشت می بود. در اینجاست که مردمان زانو می زدند و یا به خاک می افتادند تا بتوانند در انجام آیین ها و برخورداری از خوراک های فرخندگی، انبار شوند. روش آنجا نگاره یا تندیس برجسته بر سنگی، گاو اواژنی مهر را می گذاشتند که گاهی با نگاره های دیگری از خدایان همراه بود. پیشاپیش آن میزهای ویژه ای می گذاشتند که آتشی همیشه روی آنها می سوخت.” ( کومن، 1386: 175 – 174 ). در واقع محرابه ها و آیین برگزاری دین مهری به شکل خاص و ویژه ای بوده است که بر ادیان بعد خود مؤثر بوده است.

نتیجه:

در این تحقیق سعی بر این داشته ایم که چگونگی و تغییرات آن پس از گسترش در غرب را مورد بررسی قرار دهیم. می یابیم که : آیین میترا خاستگاه آن از شرق بوده است و در هند و ایران به یک اندازه مهم بوده و مورد پرستش قرار می گرفته است.
آیین میترا توسط دزدان دریایی به غرب منتشر شد و به صورت دین سربازان و بازرگانان در امپراتوری روم منتشر شد و همه طبقات  اجتماعی در روم خیلی زود به این آیین شرقی روی آوردند . به ظاهر با آیین میترا ایرانی و آیین میترا رومی با یکدیگر تفاوت داشته اند. تعلیمات این آیین برای اجرای مراسمات بسیار مشکل بوده است و شاید همین دلیل هم باعث شده باشد که جای خود را به دین مسیح بدهد ولی این دین علاوه بر دین مسیح، بر دین یهود هم تأثیراتی گذاشته است. دین مهری دارای نماد و سمبل های فراوانی است که مهرابه نمونه بارز این نماد و سمبل در این دین می باشد.

منابع و مآخذ

رضی، هاشم، ( 1371 )، آئین مهر، چاپ اول، تهران، بهجت
شورتهایم، المار،( 1387 )، گسترش یک آیین ایرانی در اروپا، ترجمه نادرقلی درخشانی، چاپ اول، تهران، ثالث
کومن، فرانتس، ( 1380 )، آیین پر رمز و راز میترایی، ترجمه هاشم رضی، چاپ اول، تهران، بهجت
، ( 1386 )، دین مهری، ترجمه احمد آجودانی، چاپ اول، تهران، ثالث
گاسکه، آمده، ( 1390 )، پژوهش در کیش و اسرار میترا، ترجمه جلال ستاری، چاپ اول، تهران، میترا
مرکلباخ، راینهولد، ( 1387 )، میترا، ترجمه توفیق گلی زاده، چاپ اول، تهران، اختران
ورمازرن، مارتین، ( 1393 )، ترجمه بزرگ نادرزاد، چاپ نهم، تهران، چشمه

Select your comment provider from settings.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

علاقمندی ها 0